عضویت در خبرنامه

سیستم پکیج همکاران

تبدیل تاریخ

هتل ها

معرفی ایران

استان مرکزی

استان مرکزی

استان سمنان

استان سمنان

استان خوزستان

استان خوزستان

استان یزد

استان یزد

استان گیلان

استان گیلان

استان آذربایجان غربی

استان آذربایجان غربی

استان مرکزی

استان مرکزی

استان‌ مركزي با 29530 كيلومتر مربع‌ مساحت ‌، حدود 82/1 درصد از مساحت‌ كل‌ كشور را در برگرفته‌ است ‌. شهرستان‌هاي‌ استان‌ عبارتند از : آشتيان ‌، اراك ‌، تفرش ‌، خمين ‌، دليجان ‌، ساوه ‌، سربند و محلات ‌. شهرستان‌ اراك‌ مركز استان‌ مركزي‌ است ‌. اين‌ استان‌ از شمال‌ به‌ استان‌هاي‌ تهران‌ و قزوين ‌، از غرب‌ به‌ استان‌ همدان ‌، از جنوب‌ به ‌استان‌هاي‌ لرستان‌ و اصفهان‌ و از شرق‌ به‌ استان‌هاي‌ قم‌ و تهران‌ و اصفهان‌ محدود است‌ . استان‌ مركزي‌ در قلمرو شرقي‌ تقاطع‌ دو رشته‌ كوه‌ البرز و زاگرس‌ واقع‌ شده‌ است ‌. ناهمواريهاي‌ اين‌ استان‌ را قسمت‌هايي‌ از كوه‌هاي‌ مركزي‌ و پيشكوه‌هاي‌ داخلي‌ زاگرس‌ تشكيل‌ مي‌دهد . پست‌ترين‌ نقطه‌ استان‌ دشت ‌جنوب‌ ساوه‌ با 1200 متر ارتفاع‌ و بلندترين‌ نقطه‌ آن‌ قلّه‌ شهباز با 2288 متر ارتفاع‌ در رشته‌ كوه‌هاي‌ راسوند مي‌باشد . اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 1228800 نفر جمعيت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 1/57 درصد در نقاط ‌شهري‌ و 9/42 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . باستناد منابع‌ تاريخي ‌، استان‌ مركزي در هزاره‌ اول‌ قبل‌ از ميلاد جزو ايالات‌ ماد بزرگ‌ بود كه ‌بتمام‌ قسمت‌ مركزي‌ و غربي‌ ايران‌ را در بر مي‌گرفته‌ و از كانون‌هاي‌ قديم‌ استقرارهاي‌ انساني‌ در فلات‌ ايران‌ به‌ شمار مي‌رود . در زمان‌ سلوكيان‌ اين‌ منطقه ‌، مخصوصاً قسمت‌ شمالي‌ آن‌ (دهستان‌ خورهه‌) مورد توجه‌ حكام‌ يوناني‌ قرار گرفت ‌. در زمان‌ خسرو پرويز - پادشاه‌ ساساني ‌- ايران‌ به‌ چهار بخش‌ به‌ نام‌هاي‌ باختر (شمال‌) ، خورآبان ‌(مشرق‌) ، نيمروز (جنوب‌) و خوربران‌ (مغرب‌) تقسيم‌ مي‌شد . استان‌ مركزي‌ در قلمرو خوربران‌ قرار داشت ‌. در قرون‌ اوليه‌ اسلامي‌ اين‌ منطقه‌ به‌ نام‌ ايالت‌ جبال‌ يا قهستان‌ تغيير نام‌ داد . اين‌ منطقه‌ در قرن‌ دوم‌ هجري‌ قمري ‌همراه‌ با همدان‌ ، ري‌ و اصفهان‌ به‌ نام‌ عراق‌ عجم‌ معروف‌ شد . در آغاز قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري ‌، خورهه‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از شهرهاي‌ معروف‌ ايالت‌ جبال‌ بود . در اواخر همين‌ قرن‌ تفرش‌ به‌ عنوان‌ كانون‌ درجه‌ اول‌ شهري‌ و محلات ‌، خورهه‌ و خمين‌ به‌ عنوان‌ كانون‌هاي‌ مبادله‌ درجه‌ دوم‌ مطرح‌ بودند . شهرهاي‌ مذكور در دوره‌ صفوي‌ نيز آباد و فعال‌ بودند . در دوره‌ قاجار هسته‌ مركزي‌ اراك‌ فعلي‌ روي‌ به‌ آباداني‌ نهاد . در چند دهه‌ اخير با توسعه‌ راه‌آهن‌ و احداث‌ كارخانجات‌ متعدد ، به‌ مرور چهره‌ اين‌ منطقه‌ عوض‌ شد و بعد از تقسيمات‌ جديد كشوري‌ و ايجاد استان‌ تهران‌ و مركزي‌ ، اين‌ استان‌ به‌ مركزيت‌ اراك‌ به‌ وجود آمد . استان‌ مركزي‌ به‌ لحاظ‌ فرهنگي‌ و مذهبي‌ يكي‌ از كانون‌هاي‌ اصلي‌ تربيت‌ و پرورش‌ انديشمندان ‌، شعرا ، عرفا ، سياستمداران‌ و بزرگان‌ مذهب‌ شيعه‌ است ‌. از مشاهير ادبي‌ و فرهنگي‌ اين‌ سرزمين‌ مي‌توان‌ به‌ فخرالدين‌ عراقي ‌، اديب‌ الممالك‌ فراهاني ‌، ميرزا ابوالقاسم‌ قائم‌ مقام‌ ، عباس‌ اقبال‌ آشتياني‌ ، ميرزا تقي‌ خان‌ اميركبير ، قائم‌ مقام ‌فراهاني‌ ، پرفسور محمود حسابي‌ ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ اراكي ‌(ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ آقا نورالدين‌ حسيني‌ (ره‌) ، ملا احمد نراقي‌ (ره‌) ، ملا مهدي‌ نراقي‌ (ره‌) ، حضرت‌ آيت‌ الله‌ حاج‌ آقا محسن‌ عراقي‌ (ره‌) و بسياري‌ از علماي‌ طراز اول ‌، مورخين ‌، سياستمداران ‌، شعرا ، عرفا و انديشمندان‌ اشاره‌ كرد . استان‌ مركزي داراي‌ آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني ‌، معتدل‌ كوهستاني‌ و سرد كوهستاني‌ است ‌. اين‌ استان‌ تحت ‌تأثير جريان‌ فشار زياد آسياي‌ مركزي‌ ، برف‌ و سرماي‌ زياد ، جريان‌ فشارهاي‌ اقيانوس‌ هند همراه‌ با طوفان‌هاي ‌گرد و خاك ‌، جريان‌ اقيانوس‌ اطلس‌ و درياي‌ مديترانه‌ همراه‌ با رطوبت‌ و باران‌ قرار دارد . به‌ علت‌ تنوع‌ آب‌ و هوايي‌ ، ميزان‌ رطوبت‌ هوا و باران‌ نيز در شهرستان‌هاي‌ استان‌ متفاوت‌ است ‌. ريزش‌هاي‌ جوي‌ در مناطق‌ كوهستاني ‌، اغلب‌ به‌ صورت‌ برف‌ و در مناطق‌ كم‌ ارتفاع‌ بيشتر به‌ صورت‌ باران‌ ظاهر مي‌شود . شمال‌ استان‌ در ناحيه‌ سربند جزو كم‌ باران‌ترين‌ نواحي‌ و ارتفاعات‌ شازند در جنوب‌ غرب ‌، از پر باران‌ترين‌ مناطق ‌استان‌ بشمار مي‌آيند . استان‌ مركزي‌ از ارديبهشت‌ تا شهريور دماي‌ مناسبي‌ براي‌ سفر و جهانگردي‌ دارد .

استان سمنان

استان سمنان

استان‌ سمنان‌ با 95815 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در شرق‌ استان‌ تهران‌ قرار دارد . سمنان ‌، شاهرود ، دامغان‌ و گرمسار چهار شهر معروف‌ اين‌ استان‌ مي‌باشند . استان ‌سمنان‌ در دامنه‌هاي‌ جنوبي‌ سلسله‌ جبال‌ البرز واقع‌ شده‌ كه‌ ارتفاع‌ آن‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌ كاهش‌ مي‌يابد و به ‌دشت‌ كوير منتهي‌ مي‌شود . اين‌ استان‌ به‌ دو بخش‌ كوهستاني‌ و دشت‌هاي‌ پايكوهي‌ تقسيم‌ مي‌شود . نواحي ‌كوهستاني‌ آن‌ توان‌هاي‌ معدني‌ و گردشگاهي‌ مناسبي‌ دارد و دشت‌هاي‌ پايكوهي‌ آن‌ نيز شهرهاي‌ بسيار قديمي ‌ايران‌ را در ميان‌ خود جاي‌ داده‌ است ‌. استان‌ سمنان‌ در سال‌ 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت‌ داشته ‌است‌ كه‌ 1/61 درصد آن‌ شهرنشين‌ و ۴/38 درصد آن‌ روستانشين‌ بوده‌ است ‌. شهر سمنان‌ مركز استان‌ سمنان‌ و شهر شاهرود از نظر جمعيت‌ بزرگترين‌ شهر استان‌ است ‌. نسبت‌ جنسي‌ جمعيت‌ استان‌ 105 مي‌باشد . استان‌ سمنان‌ از يادگارهاي‌ تقسيمات‌ شانزده‌ گانه‌ اوستايي‌ دوران‌ باستان‌ است ‌. در تمام‌ دوره ‌مادها و هخامنشيان‌ جزو ايالت‌ بزرگ‌ پارت‌ يا پرتو به‌ شمار مي‌رفت‌ و در زمان‌ ساسانيان‌ نيز اهميت‌ ويژه‌اي‌ داشته‌ است‌ . ناحيه‌ سمنان‌ در دوره‌هاي‌ بعد از اسلام‌ جزو سرزمين‌ تاريخي‌ قومس‌ (كومش‌) به‌ شمار مي‌آمد اين‌ استان‌ با قدمتي‌ بيش‌ از دو هزار سال ‌، بستر جنگ‌ها ، شكست‌ها و پيروزي‌هاي‌ بي‌شماري‌ بوده‌ است ‌. جاده‌ ابريشم‌ از وسط‌ استان‌ سمنان‌ عبور مي‌كرده‌ است‌ و آثار متعدد تاريخي‌ از جمله‌ كاخ‌ها ، عمارات ‌، قلعه‌ها ، كاروانسراها ، آب‌ انبارها ، برج‌ها و باروها و ... در اين‌ استان‌ به‌ جا مانده‌اند . كاخ‌هاي‌ آغا محمد خان‌ و فتحعلي‌ شاه در دامغان‌ ، قصرهاي‌ شاه‌ عباس‌ ، عين‌الرشيد و حرمسراي‌ سلطنتي‌ در گرمسار ، عمارت‌ دختر ناصرالدين‌ شاه‌ در دامغان‌ قلعه‌هاي‌ سارو ، كوشمغان‌ و پاچنار در سمنان‌ ، قلعه‌هاي‌ لاسگرد و بنكوه‌ در گرمسار و ... از جمله‌ اين‌ آثار ديدني‌ و تاريخي‌ است ‌. استان‌ سمنان‌ اماكن‌ و بناهاي‌ مذهبي‌ و زيارتي‌ متعددي‌ را در خود جاي‌ داده‌ است ‌. مسجد سلطاني ‌، مسجد جامع ‌، مسجد تاريخانه‌ دامغان ‌، مسجد جامع‌ بسطام‌ و ... از آن‌ جمله‌ هستند . استان‌ سمنان‌ از نظر جاذبه‌هاي‌ طبيعي‌ يكي‌ از مناطق‌ جالب‌ توجه‌ ايران‌ است ‌. حواشي‌ رودخانه‌ها ، چشمه‌هاي‌ آب‌ معدني‌ و طبيعي ‌، تفرجگاهها ، جنگل‌ها و فضاهاي‌ سبز ، مناطق‌ حفاظت‌ شده ‌، قله‌ها و ارتفاعات ‌، غارها و جاذبه‌هاي‌ ويژه‌ كويري‌ از جمله‌ اين‌ عناصر زيباي‌ طبيعي‌ هستند . استان‌ سمنان‌ از لحاظ‌ آداب‌ و رسوم‌ و كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ مردم ‌، كانون‌ گوناگوني ‌هاست ‌. انجام‌ مراسم‌ مربوط‌ به‌ اعياد ملي‌ و مذهبي ‌، ازدواج‌ و همسر گزيني ‌، سوگ‌ها و عزاهاي‌ خصوصي‌ و مذهبي‌ و ساير كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ مردم‌ عليرغم‌ تفاوت‌هاي ‌محسوسي‌ كه‌ با ساير نقاط‌ با هم‌ دارند ، بسيار ديدني‌ و جالب‌ توجه‌ است ‌. اين‌ استان‌ مهد شعرا و دانشمنداني‌ همچون‌ منوچهري‌ دامغاني ‌، ابن‌ يمين‌ فرومدي ‌، فروغي‌ بسطامي ‌، يغمايي‌ جندقي‌ ، ذوقي‌ بسطامي‌ و عارفان‌ و دانشمنداني‌ چون‌ بايزيد بسطامي ‌، شيخ‌ ابوالحسن‌ خرقاني ‌، شيخ‌ علاءالدوله‌ سمناني ‌، شيخ‌ سكاك‌ و بي‌بي‌ منجمه‌ سمناني‌ بوده‌ است ‌. از مشاهير متاخر نيز مي‌توان‌ به‌ حاج‌ علي‌ سمناني ‌، فيض‌ سمناني‌ ، ذبيح‌ الله‌ صفا و علي‌ معلم‌ اشاره‌ كرد . از آداب‌ و رسوم‌ قابل‌ ذكر اهالي‌ استان‌ سمنان‌ مي‌توان‌ به‌ نپوشيدن‌ جامه‌ سياه‌ در هنگام ‌عزاداري‌ اشاره‌ كرد . اين‌ موضوع‌ ظاهراً نمايانگر انزجار مردم‌ اين‌ ديار از پرچم‌ سياه‌ عباسيان‌ است ‌. آب‌ و هواي‌ استان‌ سمنان‌ در نواحي‌ كوهستاني‌ سرد ، در دامنه‌ كوهها معتدل‌ و در حواشي‌ كوير گرم‌ است ‌. آب‌ و هواي‌ شهر دامغان‌ به‌ علت‌ وزش‌ بادهاي‌ شديد شمالي‌ و بارندگي‌هاي‌ ناشي‌ از بادهاي‌ نواحي‌ گرگان‌ و مازندران‌ زمستان‌هاي‌ سرد و تابستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد . شهر سمنان‌ تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ معتدل‌ دارد . آب‌ و هواي‌ شاهرود در قسمت‌هاي‌ شمالي‌ سرد و در قسمت‌هاي‌ مركز معتدل‌ و در قسمت‌هاي‌ جنوبي‌ گرم ‌است ‌. شهر گرمسار تابستان‌هاي‌ بسيار گرم‌ و زمستان‌هاي‌ نسبتاً سرد و باراني‌ دارد . گرمسار در ناحيه‌ صحرايي‌ و خشك‌ قرار دارد .

استان خوزستان

استان خوزستان

استان‌ خوزستان‌ با مساحتي‌ بالغ‌ بر 64664 كيلومتر مربع‌ در جنوب‌ غربي‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري‌ در سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ خوزستان‌ عبارتند از : آبادان ‌، انديمشك ‌، اهواز ، ايذه‌ ، باغملك‌ ، بندر ماهشهر ، بهبهان ‌، خرمشهر ، دزفول ‌، دشت‌ آزادگان ‌، رامهرمز ، شادگان‌ ، شوش‌ ، شوشتر و مسجد سليمان ‌. استان‌ خوزستان‌ از نظر ناهمواري‌ها به‌ دو قسمت‌ جلگه‌اي‌ و كوهستاني‌ تقسيم‌ مي‌شود . ناحيه‌ جلگه‌اي ‌خوزستان‌ در قسمت‌ جنوب‌ و غرب‌ استان‌ از آبرفتهاي‌ رودهاي‌ كارون ‌، كرخه‌ و جراحي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. ناحيه ‌كوهستاني‌ خوزستان‌ در قسمت‌ شمال‌ و شرق‌ استان‌ واقع‌ شده‌ و جزء بخش‌ جنوبي‌ رشته‌ كوه‌ زاگرس‌ مي‌باشد . استان‌ خوزستان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 3746700 نفر جمعيّت‌ داشت‌ كه‌ از اين‌ تعداد 52/62 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 51/36 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . استان‌ خوزستان‌ يكي‌ از كهن‌ترين‌ كانون‌هاي‌ تمدن‌ بشري‌ است ‌كه‌ قدمت‌ آن‌ در شوش‌ به‌ 6000 سال‌ پيش‌ مي‌رسد .  در هزاره‌ چهارم‌ قبل‌ از ميلاد دولت‌ مقتدر عيلام‌ در شوش‌ پايه‌ گذاري‌ شد و در هزاره‌ اوّل ‌پيش‌ از ميلاد ، توسط‌ آشوريان‌ منقرض‌ گرديد در سال‌ 640 ق‌.م‌ شوش‌ به‌ دست‌ آشوري‌ها تسخير و به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ شد . قسمت‌ شمالي‌ يعني‌ "انزان‌" به‌ دست‌ پارس‌ها افتاد كه‌ از مدّت‌ها پيش‌ در اين‌ ناحيه‌ مسكن‌ گزيده‌ بودند و قسمت‌ جنوبي‌ آن‌ به‌ تصرف‌ آشور درآمد . در سال‌ 538 ق‌.م‌ كوروش‌ هخامنشي‌ به‌ بابل‌ لشكر كشيد و سرزمين‌ عيلام‌ را تصرف‌ كرد و شهر شوش‌ را به‌ عنوان‌ يكي‌ از پايتخت‌هاي‌ هخامنشي‌ برگزيد . داريوش‌ در سال‌ 521 ق‌.م‌ شوش‌ را مورد توجه‌ قرار داد و در آن‌ كاخ‌ باشكوهي‌ به‌ نام‌ "هديش‌" احداث‌ كرد . با حمله‌ اسكندر دوران‌ اوج‌ و شكوه‌ سلطنت‌ خيره‌ كننده‌ هخامنشيان‌ به ‌پايان‌ رسيد . پس‌ از اسكندر دولت‌ سلوكي‌ به‌ قدرت‌ رسيد . در سال‌ 187 قبل‌ از ميلاد در اثر ضعف‌ دولت‌ سلوكي ‌، پارس‌ و خوزستان‌ متحد شد و از دولت‌ سلوكي‌ جدا شدند مهرداد اوّل‌ اشكاني‌ (164 - 140 ق‌.م‌) شاه‌ سلوكي‌ را در جنگي‌ شكست‌ داد و شخصي‌ از خاندان‌ اشكاني‌ را به‌ حكومت‌ خوزستان‌ منصوب‌ كرد .  با قدرت‌ گرفتن ‌ساسانيان‌ اين‌ ناحيه‌ به‌ صورت‌ خيره‌ كننده‌اي‌ رو به‌ عمران‌ و آبادي‌ گذاشت ‌. حكومت‌ ساساني‌ بناهاي‌ زيادي‌ در اهواز ، شوشتر و شمال‌ انديمشك‌ ايجاد كرد . پس‌ از شكست‌ ايران‌ بدست‌ عرب‌هاي‌ مسلمان‌ حكومت‌ خوزستان ‌به‌ دست‌ خلفاي‌ اموي‌ و عباسيان‌ افتاد . در اواسط‌ سده‌ سوم‌ ه.ق‌ دولت‌ عباسيان‌ رو به‌ انحطاط‌ گذاشت ‌. يعقوب ‌ليث‌ از سيستان‌ علم‌ استقلال‌ برافراشت‌ و سرانجام‌ در شوش‌ و شوشتر استقرار يافت ‌. در سال‌ 326 ه.ق‌ معزالدوله‌ ديلمي‌ كرمان‌ و خوزستان‌ را تصرف‌ كرد . از سال‌ 443 ه.ق‌ تا سال‌ 845 ه.ق‌ به‌ ترتيب ‌خوارزمشاهيان ‌، خاندان‌ شلمه‌ افشار ، اتابكان‌ فارس ‌، آل‌ مظفر ، آل‌ جلاير ، تيموريان‌ بر تمام‌ يا قسمتي‌ از خوزستان‌ حكومت‌ كردند در سال‌ 845 ه.ق‌ جنبش‌ مذهبي‌ مشعشعيان‌ در اين‌ نواحي‌ شكل‌ گرفت ‌. پادشاهان ‌صفوي‌ چندين‌ بار براي‌ سركوب‌ مشعشعيان‌ و افشار لشكر كشيدند . نادرشاه‌ افشار در سال‌ 1142 ه.ق‌ روانه ‌خوزستان‌ شد .  پس‌ از درگذشت‌ كريم‌خان‌ زند خوزستان‌ دچار هرج‌ و مرج‌ شد . در زمان‌ فتحعلي‌ شاه‌ قاجار خوزستان‌ به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ شد پس‌ از جنگ‌ ايران‌ و انگليس‌ در سال‌ 1273 ه.ق‌ تا چهل‌ سال‌ خوزستان‌ آرام‌ بود . در اين‌ زمان‌ عشاير عرب ‌به‌ چند بخش‌ تقسيم‌ شده‌ و هر بخش‌ شيخي‌ جداگانه‌ داشت ‌. طي‌ 80 سال‌ گذشته‌ استان‌ خوزستان‌ - غير از دوران‌ جنگ‌ تحميلي‌ عراق‌ بر ايران‌ - همواره‌ توسعه‌ يافته‌ و امروزه‌ يكي‌ از نواحي‌ استراتژيك‌ ايران‌ به‌ حساب ‌مي‌آيد . استان‌ خوزستان‌ در مناطق‌ كوهستاني‌ و مرتفع‌ تابستان‌هاي‌ معتدل‌ و زمستان‌هاي‌ سرد و در نواحي‌ كوهپايه‌اي‌ آب‌ و هواي‌ نيمه‌ بياباني‌ دارد . در نواحي‌ پست‌ و جلگه‌اي‌ به‌ طرف‌ جنوب‌ و جنوب‌ شرقي ‌خصوصيات‌ آب‌ و هوا از نيمه‌ بياباني‌ به‌ بياباني‌ كناره‌اي‌ تبديل‌ مي‌شود . زمستان‌هاي‌ اين‌ ناحيه ‌، كوتاه‌ و معتدل‌ و تابستان‌هاي‌ آن‌ طولاني‌ و گرم‌ است‌ . خوزستان‌ تحت‌ تأثير سه‌ نوع‌ باد قرار دارد : اوّل ‌، جريان‌ سرد نواحي‌ كوهستاني‌ كه‌ در زمستان‌ به‌ طرف‌ خليج‌فارس‌ مي‌وزد و هواي‌ سردي‌ را همراه‌ مي‌آورد . دوّم ‌، بادهاي‌ ساحلي‌ كه‌ گاهگاهي‌ در تابستان‌ از طرف‌ خليج‌ فارس‌ همراه‌ با رطوبت‌ زياد و گرما به‌ سوي‌ جلگه‌ها مي‌وزد و به‌ باد شرجي‌ معروف‌ است ‌. سوم ‌، بادي‌ است‌ كه‌ از طرف ‌عربستان‌ به‌ نام‌ "سموم‌" مي‌وزد و هميشه‌ مقداري‌ غبار خاك‌ و شن‌ همراه‌ دارد و هنگام‌ عبور از روي‌ خليج‌ فارس‌ رطوبت‌ زيادي‌ را در خود ذخيره‌ مي‌كند .

استان یزد

استان یزد

استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است . در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر ، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابرکوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت داده اند . این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است . مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است . آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از دره های شیرکوه ، نگاره های روی تخت سنگ کوه ارنان ، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی ، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و ... نشان می دهد مدنیت یزد ، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج) ، (یزد) ، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود . پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراه های باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت ، جزء سرزمینهای دور دست مادها شمرده اند . سلسله ها و حکامی که بر یزد حکومت کردند عبارتند از : قباد انوشیروان ، یزدگرد اول ، ساسانیان ، آل کاپویه ، اتابکان ، مغولان ، آل مظفر ، تیموریان ، صفویان ، افشاریان و قاجاریه . استان‌ يزد با 120000 كيلومتر مربع‌ وسعت‌ در مركز ايران‌ قرار دارد و براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري‌ ، داراي‌ هفت‌ شهرستان‌ به‌ نام‌هاي‌ ابركوه ‌، اردكان‌ ، بافق‌ ، تفت ‌، مهريز ، ميبد و يزد است ‌. استان‌ يزد در سال‌ 1375حدود 800000 نفر جمعيت‌ داشته‌ است ‌. از اين‌ تعداد 15/75 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 85/24 درصد در نقاط ‌روستايي‌ ساكن‌ بوده‌اند . شهر يزد پرجمعيت‌ترين‌ شهر و مركز سياسي‌ - اداري‌ استان‌ يزد است ‌. استان‌ يزد در قلمرو سلسله‌ جبال‌ مركزي‌ ايران‌ واقع‌ شده‌ و از پستي‌ و بلندي‌ و چاله‌ها و كفه‌هاي‌ كويري ‌متعددي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. اين‌ ناهمواري‌ها مشتمل‌ بر تپه‌هاي‌ پاي‌ كوهي ‌، دشت‌ها ، بيابان‌ها ، نواحي‌ كويري‌ و تپه‌هاي‌ ماسه‌اي‌ است ‌. در استان‌ دو رشته‌ كوه‌ متمايز از هم‌ وجود دارد . اولي‌ بخشي‌ از كوههايي‌ است‌ كه‌ در جهت ‌شمال‌ غربي‌ - جنوب‌ شرقي‌ از مركز ايران‌ عبور مي‌كنند و به‌ كوههاي‌ مركزي‌ ايران‌ معروف‌ هستند . دومي‌ شامل ‌رشته‌ كوههايي‌ است‌ كه‌ در مناطق‌ مركزي ‌، شمالي‌ و شرقي‌ استان‌ قرار دارند . رشته‌ شيركوه‌ كه‌ مانند ديواري ‌قسمت‌هاي‌ مركزي‌ استان‌ را از بخش‌ غربي‌ آن‌ (چاله‌ ابرقو) جدا مي‌كند ، همواره‌ از برف‌ و يخ‌ پوشيده‌ شده‌ و در تامين‌ آب‌ شهرهاي‌ يزد ، تفت‌ و مهريز نقش‌ مهم‌ و اساسي‌ دارد . جمعیت استان یزد در حال حاضر بالغ بر 890000 نفر است که 1/4 درصد از جمعیت کل کشور را به خود اختصاص می دهد . از کل جمعیت استان 78 درصد را جمعیت شهری و 22 درصد را جمعیت روستائی تشکیل می دهد . به دلیل وجود بیابانها و کویرهای وسیع تراکم جمعیت در سطح استان کم است . سرزمين‌ يزد جلوه‌هايي‌ از باشكوه‌ترين‌ و درخشانترين‌ ميراث‌ فرهنگي‌ و تمدن‌ كهن‌ ادوار مختلف‌ تاريخي‌ ايران‌ را در خود جاي‌ داده‌ است ‌. تاريخ‌ سكونت‌ انسان‌ در اين‌ خطه‌ از هزاره‌ سوم‌ پيش‌ از ميلاد فراتر رفته‌ است ‌، به‌ طوري‌ كه‌ در عهد پيشداديان‌ طوايف‌ در حال‌ كوچ‌ از بلخ‌ به‌ پارس ‌، اين‌ سرزمين‌ را يزدان ‌، ناميدند و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد يزد محل‌ عبادت‌ شد . از مهم‌ترين‌ مراكز اسكان‌ اوليه‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ مهرپادين ‌(مهريز) فهرشان ‌، پهره‌ (فهرج‌) ، خورميش ‌، ادر (اردكان‌) ، شواز ، قلاع‌ موبدان‌ (ميبد) ، طرنج ‌، عقدا و اشكذر مي‌توان‌ اشاره‌ كرد . شهر يزد به‌ عنوان‌ محلي‌ پاك‌ و مقدس‌ در رأس‌ تمام‌ آبادي‌هاي‌ مزبور قرار داشته‌ است ‌. دره‌هاي‌ سرسبز و مناطق‌ ييلاقي ‌، چشمه‌ سارها ، ارتفاعات‌ و قله‌ها ، غارها ، حيات‌ وحش‌ و شكارگاهها و به ‌ويژه‌ جاذبه‌هاي‌ كويري‌ از خصوصيات‌ جالب‌ توجه‌ طبيعت‌ يزد است‌ كه‌ برخي‌ از آنها جزء تفرجگاههاي‌ مهم‌ مردم‌ استان‌ به‌ شمار مي‌آيد . استان‌ يزد از لحاظ‌ كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ نيز جالب‌ توجه‌ است ‌. اين‌ منطقه‌ از لحاظ‌ رفتارهاي‌ فرهنگي‌ مردم‌ كانون‌ گوناگوني‌هاست‌ و در اين‌ بين‌ خصوصيات‌ فرهنگي‌ زرتشتيان‌ از پيشينه‌ تاريخي‌ درخشاني‌ برخوردار است ‌. زرتشتيان‌ طبق‌ آئين‌ زرتشت‌ مراسم‌ ويژه‌اي‌ را در روزهاي‌ معيني‌ از سال‌ برگزار مي‌كنند كه‌ از ديدگاه‌ جهانگردي ‌براي‌ افراد مسلمان‌ و پيروان‌ ساير اديان‌ جالب‌ توجه‌ و ديدني‌ است ‌. نژاد مردم استان یزد از نژاد آریادی و ایرانی هستند و به علت موقعیت جغرافیائی ویژه این استان ، از آمیختن با نژادهای غیر ایرانی تا اندازه ای مصون مانده اند . در روزگار باستان و آغاز مدنیت و آبادی در این سامان نژادهای دیگری در این ناحیه می زیستند و با نژادهای اصلی آن درآمیختند . این آمیزش بی گمان بعدها در سرگذشت اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران تازه رسیده آریائی نیز تأثیر بسیار داشته است . در نیمه هزاره دوم پیش از میلاد آریائی ها به فلات مرکزی ایران از جمله منطقه یزد که در دل این فلات قرار دارد ، روی آوردند . در دوره های بعد نیز ، گروه های عرب ، ترک ، مسیحی و کلیمی به این منطقه آمدند . در سده اخیر نیز اعراب مهاجر به این استان آمده و در آن ساکن شدند . مردم استان یزد به زبان فارسی رایج ، با پاره ای ویژگی های گویشی سخن می گویند . برخی ویژگیهای گویشی در میان شهرستانهای این استان محسوس است . زبان شناسان نیم زبانهای جدید ایرانی را به دو دسته باختری و خاوری تقسیم کرده اند . لهجه یزدی جزء نیم زبانهای مرکزی دسته باختری است که در بخش باختری فلات ایران ، تا حدود مرزهای ایران رواج دارد . در بیشتر نیم زبانهای مرکزی از جمله لهجه شیرین یزدی اثر آمیختگی کمتری با زبان عربی دیده میشود . زرتشتیان یزد به زبان نیاکان خویش ، زبان فارسی دری سخن می گویند . زبان زرتشتیان یزد به دلیل پاره ای عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آمیختگی بسیار با زبان فارسی پیدا کرده ، به طوری که آهنگ ناتوان شدن و حتی فراموش شدن آن روز به روز تندتر میشود . مذهب پیش از ورود مسلمانان به ایران ، مردم استان یزد نیز مانند مردم سایر نقاط ایران زرتشتی بودند . با انقراض حکومت ساسانیان در نیمه نخست سده اول ه . ق مردم بیشتر نقاط ایران از جمله استان یزد نیز به دین اسلام گرویدند ؛ ولی برخی از آنان با پرداخت جزیه ، آیین خود را حفظ کردند و زرتشتی باقی ماندند . قریب به اتفاق مردم استان یزد ، مسلمان و پیرو شیعه جعفری هستند . استان‌ يزد به‌ دو علت‌ اساسي‌ خشك‌ است ‌. اول‌ آنكه‌ بر روي‌ كمربند خشك‌ جهاني‌ واقع‌ شده‌ و ديگر آنكه‌ از درياهاي‌ آزاد عمان‌ و خليج‌فارس‌ و درياچه‌هاي‌ داخلي‌ و بادهاي‌ رطوبت‌زاي‌ دريايي‌ بسيار دور است ‌. عامل‌ مهم‌ اعتدال‌ نسبي‌ آب‌ و هواي‌ يزد كه‌ قابليت‌ زيست‌ نسبتاً مناسبي‌ به‌ آن‌ بخشيده‌ است ‌، ارتفاعات ‌مهمي‌ است‌ كه‌ در اطراف‌ آن‌ پديد آمده‌ و به‌ طور موضعي‌ در بهبودي‌ هواي‌ استان‌ اثر مي‌گذارند و لذا مناطقي‌ با ارتفاع‌ بيش‌ از 2500 متر از اعتدال‌ و رطوبت‌ نسبي‌ بيشتري‌ برخوردار هستند . متوسط‌ دماي‌ هواي‌ استان‌ 9/18 درجه‌ سانتي‌گراد است ‌. حداكثر مطلق‌ دما در تيرماه‌ برابر 43 و حداقل‌ آن‌ در دي‌ماه‌ برابر 2/7 درجه‌ سانتي‌گراد مي‌باشند . به‌ استثناي‌ منطقه‌ كوهستاني ‌شيركوه‌ ، ساير نقاط‌ استان‌ يزد اقليم‌ گرم‌ و خشك‌ و بياباني‌ دارد كه‌ از غرب‌ و جنوب‌ غربي‌ به‌ طرف‌ شمال‌ شرقي‌ و شرق‌ خشك‌تر مي‌شود .

استان گیلان

استان گیلان

قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان‌ گيلان‌ با پهنه‌اي‌ به‌ مساحت‌ 14711 كيلومتر مربع‌ در ميان‌ رشته‌ كوه‌هاي‌ البرز و تالش‌ در ساحل‌ درياي‌ خزر و شمال‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ سياسي‌ و اداري‌ سال‌ 1375 ، شهرستان‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ عبارتند از : آستارا ، آستانه‌ اشرفيه ‌، بندر انزلي ‌، رشت‌ ، رودبار ، رودسر ، شفت‌ ، صومعه‌ سرا ، طالش ‌، فومن ‌، لاهيجان‌ و لنگرود . شهر رشت‌ مركز استان‌ گيلان‌ است‌ . استان‌ گيلان‌ با استان‌هاي ‌اردبيل‌ در غرب‌ ، مازندران‌ در شرق ‌، زنجان‌ در جنوب‌ و كشور تازه‌ استقلال‌ يافته‌ آذربايجان‌ و درياي‌ خزر در شمال‌ هم‌ مرز و همسايه‌ است ‌. جمعیت استان اين‌ استان‌ در سال‌ 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت‌ داشته‌ است‌ كه‌ 83/۴۶ درصد آن‌ در نقاط‌ شهري‌ و 15/53 درصد بقيه‌ در نقاط‌ روستايي‌ سكونت‌ داشته‌اند . ناهمواري‌هاي‌ استان‌ از غرب‌ به‌ شرق‌ شامل ‌: طالش‌ ، ماسوله‌ و پشته‌ كوه‌ و رشته‌ كوه‌ البرز است‌ كه‌ از سه‌ بخش‌ غربي‌ ، مركزي‌ و شرقي‌ تشكيل‌ شده‌ است ‌. البرز غربي ‌مانند حصاري‌ استان‌ گيلان‌ را در بر گرفته‌ است‌ و بلندترين‌ قله‌ آن‌ در گيلان‌ فك‌ يا دلفك‌ (آشيانه‌ عقاب‌) نام‌ دارد . جلگه‌هاي‌ استان‌ گيلان‌ در ميان‌ دريا و كوهستان‌ تا ارتفاع‌ يكصد متري‌ سطح‌ دريا گسترش‌ يافته‌اند كه‌ به‌ سه ‌قسمت‌ عمده‌ تالش ‌، گيلان‌ غرب‌ و گيلان‌ شرق‌ تقسيم‌ مي‌شوند . تاريخ‌ گيلان تا شش‌ قرن‌ پيش‌ از ميلاد ، يعني‌ تا زماني‌ كه‌ تاريخ‌ نگاران‌ يونان ‌، گوشه‌هايي‌ از تاريخ‌ ايران‌ را روشن‌ كرده‌اند ، تاريك‌ و مبهم‌ است‌ و تنها با تكيه‌ بر پاره‌اي‌ كاوش‌هاي‌ باستان‌ شناختي‌ مي‌توان ‌گوشه‌هايي‌ از آن‌ را روشن‌ كرد .آثار به‌ دست‌ آمده‌ از سرزمين‌هاي‌ سواحل‌ جنوب‌ درياي‌ خزر به‌ دوره ‌پيش‌ از آخرين‌ يخ‌بندان‌ (بين‌ 50 تا 150 هزار سال‌ پيش‌) تعلّق‌ دارند . پيشينه‌ تمدن‌ گيلان‌ به‌ چند هزار سال‌ پيش‌ از ميلاد مسيح‌ مي‌رسد . در آن‌ دوره‌ «كاسي‌»ها براي‌ دستيابي‌ به‌ زمين‌هاي‌ بهتر به‌ نواحي‌ ديگر مهاجرت‌ كردند . در همين‌ زمان‌ ، گروهي‌ از قوم‌هاي‌ مهاجر از‌ جمله‌ آريايي‌ها به‌ علّت‌ تغيير آب‌ و هوا و افزايش‌ سرماي‌ قطبي‌ به‌ اين‌ منطقه‌ كوچ‌ كردند و از آميزش‌ مهاجران‌ و ساكنان‌ بومي‌ منطقه ‌، چندين‌ قوم‌ جديد تشكيل‌ شد كه‌ در اين‌ ميان‌ دو قوم‌ «گيل‌» و «ديلم‌» اكثريت‌ داشته‌اند . در سده‌ ششم‌ پيش‌ از ميلاد ، گيلانيان‌ با كوروش‌ هخامنشي‌ متفق‌ شدند و دولت‌ ماد را سرنگون‌ كردند . زمانيكه‌ سلسله‌ هخامنشي‌ سرنگون‌ شد ، كشور به‌ تصرف‌ اسكندر و سپس‌ سلوكي‌ها در آمد . در زمان‌ سلوكيان‌ ، فرمانروايان‌ محلي‌ گيلان ‌، با استقلال‌ كامل‌ حكومت‌ مي‌كردند . در زمان‌ ساسانيان‌ ، گيلان‌ تا اندازه‌اي‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در زمان‌ خلفاي‌ عباسي ‌، علويان‌ در كوهستان‌هاي‌ ديلم‌ زندگي‌ مي‌كردند و مي‌كوشيدند دست‌ خلفاي‌ عباسي‌ را از ديگر نقاط‌ ايران‌ كوتاه‌ كنند . چنين‌ بود كه‌ بناي‌ اتحاد ديلميان‌ و علويان‌ پي‌ريزي‌ شد . در حدود سال‌ 290 هجري‌ قمري ‌، مردم‌ گيلان‌ و ديلم‌ به‌ مذهب‌ شيعه‌ روي ‌آوردند . از همين‌ دوره‌ در تاريخ‌ ايران‌ سلسله‌هايي‌ با منشاء گيلاني‌ و ديلمي‌ پديد آمدند . يكي‌ از مهمترين‌ اين ‌سلسله‌ها «آل‌ بويه‌» بود . در قرن‌ هشتم‌ هجري‌ «اولجايتو» مغول‌ موفق‌ شد به‌ طور موقت‌ بر اين‌ سرزمين‌ پيروز شود . گيلانيان‌ در روي‌ كار آمدن‌ خاندان‌ صفوي‌ نقش‌ مهمي‌ ايفا كردند ولي‌ در زمان‌ سلطنت‌ شاه ‌عباس‌ اوّل ‌، گيلان‌ استقلال‌ خود را از دست‌ داد . در سال‌ 1071 هجري‌ قمري‌ شماري‌ از قزاقان‌ روس‌ به‌ قصد غارت‌ به‌ گيلان‌ هجوم ‌برده‌ و دست‌ به‌ چپاول‌ زدند . نادر شاه‌ به‌ علّت‌ علاقه‌ زياد به‌ افزايش‌ قدرت‌ نيروي‌ دريايي ‌، گيلان‌ را مورد توجه‌ جدي‌ قرار داد . گيلك‌ها در پيروزي‌ انقلاب‌ مشروطه‌ نيز سهي‌ عمده‌ داشتند و آنان‌ در سال‌ 1287 ه.ق‌ پس‌ از دو روز پيكار عليه‌ قزاقان‌ محّمد عليشاه ‌، تهران‌ را فتح‌ كردند . نقش‌ مردم‌ گيلان‌ در نهضت‌ مشروطه‌ و جنبش‌ ميرزا كوچك‌ خان‌جنگلي‌ از نمونه‌هاي‌ درخشان‌ تاريخ‌ اين‌ خطه‌ است ‌. استان‌ گيلان‌ از نظر فرهنگي‌ نيز يكي‌ از مناطق‌ ويژه‌ ايران‌ است‌ كه‌ مجموعه‌اي‌ از سنن‌ ديرين‌ و باستاني‌ را پديد آورده‌ است‌ . زبان‌ مردم‌ گيلان‌ نيز تحت‌ تأثير تنوع‌ قومي ‌، گويش‌هاي‌ گوناگون‌ دارد كه‌ مهّم‌ترين‌ آن‌ها گيلكي‌ ، تالشي‌ و ديلمي‌ است ‌. درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم‌ سرزمين‌ گيلان به‌ آب‌ و هواي‌ معتدل‌ خزري‌ معروف‌ است‌ . كوهستان‌ تالش‌ با جهت‌ شمالي ‌، جنوبي‌ و كوهستان‌ البرز با امتداد غربي‌ - شرقي‌ ، مانند سدي‌ از عبور بخار آب‌ درياي‌ خزر‌ و بادهاي ‌مرطوب‌ شمال‌ غربي‌ به‌ داخل‌ ايران‌ جلوگيري‌ مي‌كند و به‌ علّت‌ ارتفاع‌ زياد موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ در استان ‌گيلان‌ مي‌شود . تبخير گسترده‌ درياي‌ مازندران‌ ضمن‌ افزايش‌ رطوبت‌ هوا در تابستان‌ و كاهش‌ آن‌ در زمستان ‌، مي‌انجامد . از اين‌ رو ، يخ‌ بندان‌ زمستاني‌ در نواحي‌ كناره‌اي‌ دريا بسيار كم‌ گزارش‌ شده‌ است ‌. ميزان‌ بارندگي‌ در استان‌ گيلان‌ به‌ بادهاي‌ مرطوبي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در زمستان‌ از شمال‌ غرب‌ در بهار از شرق‌ و در تابستان‌ و پاييز از غرب‌ مي‌وزند . اين‌ بادها ، هواي‌ مرطوب‌ دريا را به‌ سوي‌ جلگه‌ گيلان‌ مي‌رانند و موجب‌ بارندگي‌هاي‌ فراوان‌ و طولاني‌ مي‌شوند . در سال‌ 1375 ، ميزان‌ بارندگي‌ در رشت‌ ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي‌ يخبندان‌ سالانه‌ آن ‌20 روز و روزهاي‌ باراني‌ آن‌ 156 روز گزارش‌ شده‌ است ‌. متوسط‌ حداقل‌ دماي‌ رشت‌ 3/۶ درجه‌ سانتي‌گراد و متوسط‌ حداكثر دماي‌ آن‌ 9/20 درجه‌ ثبت‌ شده‌ است ‌.

استان آذربایجان غربی

استان آذربایجان غربی

استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ با احتساب‌ درياچه‌ اروميه‌ حدود 43660 كيلومتر مربع‌ مساحت‌ دارد و در شمال‌ غربي‌ ايران‌ قرار گرفته‌ است ‌. براساس‌ آخرين‌ تقسيمات‌ كشوري ‌، شهرستان‌هاي‌ اروميه ‌، بوكان ‌، پيرانشهر ، تكاب ‌، خوي ‌، سردشت ‌، سلماس ‌، شاهين‌ دژ ، ماكو ، مهاباد ، مياندوآب ‌، نقده‌ و سيه‌چشمه‌ مجموع‌ شهرستان‌هاي ‌استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ را تشكيل‌ مي‌دهند . استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ يكي‌ از مناطق‌ كوهستاني‌ كشور است‌ كه‌ توپوگرافي‌ متنوع‌ و گسترده‌اي‌ دارد . در سراسر ناحيه‌ هم‌ مرز آن‌ با تركيه‌ و عراق‌ ، كوههاي‌ مرتفع‌ برف‌گيري‌ از شمال‌ به‌ جنوب‌ كشيده‌ شده‌ است ‌. آب‌هاي ‌حاصل‌ از ذوب‌ برف‌ كوه‌هاي‌ مذكور بصورت‌ رودخانه‌هاي‌ متعددي‌ در دره‌هاي‌ منطقه‌ جريان‌ مي‌يابد و به‌ سه ‌حوزه‌ عمده‌ درياچه‌ اروميه ‌، گسل‌ عظيم‌ خوي‌ و دره‌ رود كلوي‌ سرازير مي‌شوند . سه‌ ناحيه‌ فوق‌ پست‌ترين‌ نقاط ‌آذربايجان‌ غربي‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد . استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ در آبان‌ ماه‌ 1375 حدود 2496320 نفر جمعيت‌ داشته‌ است ‌. از اين‌ تعداد 68/52 درصد در نقاط‌ شهري‌ و 31/47 درصد در نقاط‌ روستايي‌ سكونت ‌داشته‌ و بقيه‌ غير ساكن‌ بوده‌اند . استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ يكي‌ از كانون‌هاي‌ تمدن‌ باستاني‌ ايران‌ است‌ و قلعه‌هاي‌ متعدد تاريخي ‌، صدها تپه ‌باستاني‌ با آثار مكشوفه‌ و ساير يادمان‌هاي‌ تاريخي‌ و ديني‌ اين‌ قدمت‌ ديرينه‌ را تائيد مي‌كنند . از طرف‌ ديگر ، اين ‌استان‌ همواره‌ زيستگاه‌ مجموعه‌اي‌ از اقوام‌ و فرهنگ‌هاي‌ مختلف‌ بوده‌ است ‌. هر يك‌ از اين‌ اقوام‌ و فرهنگ‌ها به ‌نحوي‌ در هم‌ تأثير گذاشته‌ و از همديگر متأثر شده‌اند وجود مساجد ، كليساها و ويرانه‌ آتشگاه‌ها ، گوياي‌ بخشي ‌از تاريخ‌ تحولات‌ ديني‌ آن‌ است ‌. تشيع‌ در اروميه‌ و شهرهاي‌ شمالي‌ و تسنن‌ در نواحي‌ جنوبي‌ استان‌ از مذاهب ‌عمده‌ به‌ شمار مي‌روند . ساير اقليت‌هاي‌ آشوري‌ و ارامنه‌ به‌ كليساهاي‌ مسيحي‌ وابسته‌اند . آذري‌ها ، كردها ، آشوري‌ها و ارامنه‌ هر يك‌ ويژگي‌هاي‌ فرهنگي ‌، آداب‌ و سنن‌ مخصوصي‌ دارند كه‌ در نوع‌ خود جالب‌ توجه‌ است ‌. ذيلاً اجمالي‌ از پيشينه‌ تاريخي‌ شهرستان‌هاي‌ استان‌ ذكر مي‌شود . استان‌ آذربايجان‌ غربي‌ عمدتاً تحت‌ تأثير جريان‌ هواي‌ مرطوب‌ اقيانوس‌ اطلس‌ قرار دارد ، ولي‌ در برخي‌ از ماه‌هاي‌ زمستان‌ توده‌هاي‌ هواي‌ سردي‌ از طرف‌ شمال‌ هواي‌ مديترانه‌اي‌ آنرا متاثر كرده‌ و موجب‌ كاهش ‌قابل‌ توجه‌ دما مي‌شود . براساس‌ داده‌هاي‌ آماري‌ ايستگاه‌هاي‌ هواشناسي‌ اروميه ‌، خوي‌ ، ماكو و مهاباد ، درجه ‌حرارت‌ هوا در نقاط‌ مختلف‌ استان‌ متفاوت‌ است ‌. متوسط‌ درجه‌ حرارت‌ از 4/9 درجه‌ سانتي‌گراد در ماكو تا 6/11 درجه‌ سانتي‌ گراد در مهاباد متغير است ‌. متوسط‌ درجه‌ حرارت‌ در اروميه‌ 8/9 ، در خوي‌ 8/10 ، در ماكو 4/9 و در مهاباد 6/11 درجه‌ سانتي‌ گراد است ‌. به‌ استناد همين‌ گزارش‌ حداكثر درجه‌ حرارت‌ در مرداد ماه‌ حدود 34 و حداقل‌ آن‌ در دي‌ ماه‌ حدود 16- درجه‌ سانتي‌ گراد است ‌. حداكثر تغيير گرماي‌ تابستان‌ 4 و سرماي‌ زمستان ‌15 درجه‌ مي‌باشد . شهرستان‌هاي‌ اروميه‌ و ماكو تابستان‌هاي‌ گرم‌ و زمستان‌هاي‌ سرد دارد . شهرستان‌ مهاباد تابستان‌هاي‌ خشك‌ و طولاني‌ و زمستان‌هاي‌ بسيار سرد دارد . شهرستان‌ نقده‌ و مياندوآب‌ داراي‌ هواي‌ نيمه ‌مرطوب‌ با تابستان‌هاي‌ ملايم‌ و زمستان‌هاي‌ سرد است .‌

گالری کشورها

The entrance to an Asian templeRuins of Qalaat JaberIseltwald and lake, Lake BrienzStupa in a Courtyard at the Haein Temple CompSt.-MoritzOdessa Opera House
برای اطلاع از آخرین تورها کلیک کنید
item آب و هوا
item نرخ ارز
item ساعت کشور ها
item تبدیل تاریخ