
استان ایلام
استان ايلام با 19680 كيلومتر مربع مساحت در غرب كشور واقع شده است . بر اساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان ايلام عبارتند از : آبدانان ، ايلام ، ايوان ، دره شهر ، دهلران ، شيروان و چرداول و مهران . شهر ايلام مركز استان ايلام است . اين استان از جنوب با استان خوزستان ، از شرق با استان لرستان و از شمال با استان كرمانشاه و از سمت غرب با 425 كيلومتر مرز مشترك با كشور عراق همجوار است . ناهمواريهاي استان ايلام ، از چينخوردگيهاي موازي در جهت شمال غربي و جنوب شرقي به وجود آمدهاند . كوههاي استان ايلام عمدتاً به دوران دوم و سوم زمين شناسي مربوط است . نواحي شمالي و شمال شرقي استان ايلام كوهستاني و نواحي غرب و جنوب غربي آن از اراضي پست و كم ارتفاع تشكيل شده است . كبيركوه و ديناركوه مهمترين ارتفاعات استان ميباشد . در نواحي كوهستاني شمال و شمال شرقي استان و بين رشته كوهها ، دشتهاي كم وسعتي مانند : هليلان ، شيروان ، ايلام و غيره قرار دارند و در قسمتهاي جنوب غربي و غرب استان نيز دشتهاي وسيع و گرمسيري دهلران ، دشت عباس واقع شدهاند كه در شرق به جلگه خوزستان متصل ميشوند .اين استان در سال 1375 ، حدود 487800 نفر جمعيّت داشت كه از اين تعداد 23/53 درصد در نقاط شهري و 61/۴۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . مطالعات و كشفيات محدود باستان شناسي نشان ميدهد كه قوم «گوتي» در حدود 4000 سال پيش از ميلاد در اين نواحي بسر ميبرده است . قوم «كاسي» يا «كاسيت» بعد از گوتيها احتمالاً از نواحي قفقاز به اين نواحي مهاجرت كردهاند . قوم كاسي يكبار به قصد تصرف بابل به بينالنهرين هجوم برده و شكست خورده است . سپس در حمله ديگري به حكومت بابل پايان داده و نزديك به ۶ قرن حكومت كرده است . كشف آثار برنزي در لرستان ، ايلام و طالش تمدن باستاني اين قوم را به هم مرتبط ساخته است . الهه مورد پرستش «كاسيها» ربالنوع آفتاب به نام «سورياش» بوده كه از ارباب انواع آريايي نيز به شمار ميرود . سرزميني كه اكنون ايلام نام دارد ، بنا به اسناد تاريخي فراوان بخشي از كشور عيلام باستان بوده است در كتيبههاي بابلي ، ايلام را «آلامتو» يا «آلام» خواندهاند كه به قولي به معناي كوهستان يا كشور طلوع خورشيد است . مدّتي پس از سقوط ايلام ، حوزه فرمانروايي آن به دو منطقه تحت نفوذ پارسها در شرق و مادها در غرب تقسيم شد . اقوام ساكن زاگرس در دوره هخامنشي جزئي از امپراطوري هخامنشي بوده است . وجود آثار باستاني فراواني از دوره ساساني در استانهاي ايلام و لرستان ، نشان ميدهد كه اين منطقه در آن زمان اهميّت ويژهاي داشته است . در اواخر قرن چهارم هجري قمري ، حسنويه كرد بر ايلام و لرستان فعلي حكومت ميكرده است و تا اوايل قرن ششم هجري قمري ، حكومت اين خاندان ادامه داشته است . در فاصله سالهاي 570 تا 1006 ه.ق ، اتابكان لفر بر پشتكوه و لرستان حكومت كردهاند ، اين خاندان بعدها مقر حكومت خود را به پشتكوه «ايلام كنوني» منتقل كردند . آخرين والي پشتكوه پس از كودتاي 1299 شمسي به نحوي مسالمتآميز ، منطقه تحت حكومت خود را رها كرده و در كشور عراق اقامت گزيد از سال 1309 در تقسيمات كشوري ، ايلام جزء استان پنجم يعني كرمانشاه گرديد . سپس به علّت موقعيت مهّم سياسي - مرزي و محروميتهاي فراوان به فرمانداري كل تبديل شد و اكنون يكي از استانهاي مهّم كشور محسوب ميشود . استان ايلام از جمله مناطق عشاير نشين سرزمين ايران است كه در دهههاي اخير ، مناسبات سنتي مبني بر كوچ در بسياري از نواحي آن در حال منسوخ شدن است . ولي در نظام فرهنگي ، اعتقادات ، ارتباطات اجتماعي ، سنتها ، آداب و ديگر رفتارهاي اجتماعي و فرهنگي مردم اين خطه ، آثار اين نوع شيوه معيشت و زندگي اجتماعي هنوز مشاهده ميشود . استان ايلام از نظر شرايط اقليمي جزو مناطق گرمسيري كشور محسوب ميشود ، ولي به علّت وجود ارتفاعات كبيركوه و ديناركوه ، اختلاف درجه حرارت و بارندگي در بخشهاي شمالي ، جنوبي و غربي آن زياد است . به طوري كه مناطق سهگانه سردسيري ، گرمسيري و معتدل در اين استان شكل گرفته است : مناطق كوهستاني شمال و شمال شرقي استان نسبتاً سردسير با زمستانهاي طولاني است ، مناطق جلگهاي غرب و جنوب غربي استان گرمسير است و مناطق مياني آن آب و هواي معتدل دارد . براساس گزارش ايستگاه سينوپتيك ايلام در سال 1375 ، در شهر ايلام حداكثر مطلق حرارت در ماه مرداد 38 درجه سانتيگراد و حداقل آن در بهمن ماه ۴/0 درجه سانتيگراد گزارش شده است . ميزان بارندگي سالانه آن نيز ۴/578 ميليمتر و تعداد روزهاي يخبندان آن در فصل زمستان 27 روز ثبت شده است .

استان گیلان
قبل از مهاجرت اقوام آریائی به ایران صفحات شمالی ایران ، یعنی نواحی جنوب دریای مازندران ، مسکن اقوامی مانند کادوسیان ، آماردها کاسپیان و تپوریها و ... بود . قدیمی ترین سندی که از قوم کاسی ها یاد می کند مربوط به سده 24 قبل از میلاد و متعلق به (پوزوراین شوشیناک) است هرودوت مورخ یونانی این قسمت را حاکم نشین پانزدهم بر شمرده که ساس ها و کاسپی های ساکن آن دویست تالان خراج به داریوش می پرداختند . استرابن که در 40 ق . م تا 40 میلادی می زیست اقوام گلامی ، کادوس ، ماردی و بعضی قبائل گرگانی را ساکنان نواحی شمال کوه البرز دانسته اند . در گذر زمان اعراب کادوسیان را طیلسان خواندند . بعدها این نام نیز تغیر یافت و امروزه آنها را تالش یا تالشیان می نامند . (پلوتارک) مورخ یونانی درباره جنگ کادوسیان با اردشیر ساسانی در 384 میلادی سخن گفته است . پیرنیا با توجه به نوشته های کتزیاس درباره کادوس ها می گوید مادها ابتدا گیلان و حوالی آن را در اختیار داشتند ولی در اواخر دوره مادها به سبب پاره ای اختلافات آن را از دست دادند چنانکه در اواخر عصر هخامنشی نیز کادوسی ها به صورت نیمه مستقل می زیستند نزاع میان مادها و کادوسیان از وقایع مهم اواخر حکومت مادها است . موقعيت جغرافيايي استان گيلان با پهنهاي به مساحت 14711 كيلومتر مربع در ميان رشته كوههاي البرز و تالش در ساحل درياي خزر و شمال ايران قرار گرفته است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري سال 1375 ، شهرستانهاي استان گيلان عبارتند از : آستارا ، آستانه اشرفيه ، بندر انزلي ، رشت ، رودبار ، رودسر ، شفت ، صومعه سرا ، طالش ، فومن ، لاهيجان و لنگرود . شهر رشت مركز استان گيلان است . استان گيلان با استانهاي اردبيل در غرب ، مازندران در شرق ، زنجان در جنوب و كشور تازه استقلال يافته آذربايجان و درياي خزر در شمال هم مرز و همسايه است . جمعیت استان اين استان در سال 1375 ، حدود 2241896 نفر جمعيّت داشته است كه 83/۴۶ درصد آن در نقاط شهري و 15/53 درصد بقيه در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . ناهمواريهاي استان از غرب به شرق شامل : طالش ، ماسوله و پشته كوه و رشته كوه البرز است كه از سه بخش غربي ، مركزي و شرقي تشكيل شده است . البرز غربي مانند حصاري استان گيلان را در بر گرفته است و بلندترين قله آن در گيلان فك يا دلفك (آشيانه عقاب) نام دارد . جلگههاي استان گيلان در ميان دريا و كوهستان تا ارتفاع يكصد متري سطح دريا گسترش يافتهاند كه به سه قسمت عمده تالش ، گيلان غرب و گيلان شرق تقسيم ميشوند . تاريخ گيلان تا شش قرن پيش از ميلاد ، يعني تا زماني كه تاريخ نگاران يونان ، گوشههايي از تاريخ ايران را روشن كردهاند ، تاريك و مبهم است و تنها با تكيه بر پارهاي كاوشهاي باستان شناختي ميتوان گوشههايي از آن را روشن كرد .آثار به دست آمده از سرزمينهاي سواحل جنوب درياي خزر به دوره پيش از آخرين يخبندان (بين 50 تا 150 هزار سال پيش) تعلّق دارند . پيشينه تمدن گيلان به چند هزار سال پيش از ميلاد مسيح ميرسد . در آن دوره «كاسي»ها براي دستيابي به زمينهاي بهتر به نواحي ديگر مهاجرت كردند . در همين زمان ، گروهي از قومهاي مهاجر از جمله آرياييها به علّت تغيير آب و هوا و افزايش سرماي قطبي به اين منطقه كوچ كردند و از آميزش مهاجران و ساكنان بومي منطقه ، چندين قوم جديد تشكيل شد كه در اين ميان دو قوم «گيل» و «ديلم» اكثريت داشتهاند . در سده ششم پيش از ميلاد ، گيلانيان با كوروش هخامنشي متفق شدند و دولت ماد را سرنگون كردند . زمانيكه سلسله هخامنشي سرنگون شد ، كشور به تصرف اسكندر و سپس سلوكيها در آمد . در زمان سلوكيان ، فرمانروايان محلي گيلان ، با استقلال كامل حكومت ميكردند . در زمان ساسانيان ، گيلان تا اندازهاي استقلال خود را از دست داد . در زمان خلفاي عباسي ، علويان در كوهستانهاي ديلم زندگي ميكردند و ميكوشيدند دست خلفاي عباسي را از ديگر نقاط ايران كوتاه كنند . چنين بود كه بناي اتحاد ديلميان و علويان پيريزي شد . در حدود سال 290 هجري قمري ، مردم گيلان و ديلم به مذهب شيعه روي آوردند . از همين دوره در تاريخ ايران سلسلههايي با منشاء گيلاني و ديلمي پديد آمدند . يكي از مهمترين اين سلسلهها «آل بويه» بود . در قرن هشتم هجري «اولجايتو» مغول موفق شد به طور موقت بر اين سرزمين پيروز شود . گيلانيان در روي كار آمدن خاندان صفوي نقش مهمي ايفا كردند ولي در زمان سلطنت شاه عباس اوّل ، گيلان استقلال خود را از دست داد . در سال 1071 هجري قمري شماري از قزاقان روس به قصد غارت به گيلان هجوم برده و دست به چپاول زدند . نادر شاه به علّت علاقه زياد به افزايش قدرت نيروي دريايي ، گيلان را مورد توجه جدي قرار داد . گيلكها در پيروزي انقلاب مشروطه نيز سهي عمده داشتند و آنان در سال 1287 ه.ق پس از دو روز پيكار عليه قزاقان محّمد عليشاه ، تهران را فتح كردند . نقش مردم گيلان در نهضت مشروطه و جنبش ميرزا كوچك خانجنگلي از نمونههاي درخشان تاريخ اين خطه است . استان گيلان از نظر فرهنگي نيز يكي از مناطق ويژه ايران است كه مجموعهاي از سنن ديرين و باستاني را پديد آورده است . زبان مردم گيلان نيز تحت تأثير تنوع قومي ، گويشهاي گوناگون دارد كه مهّمترين آنها گيلكي ، تالشي و ديلمي است . درباره نژاد اقوام ساکن گیلان قبل از ورود آریائی ها نظریه های مختلفی وجود دارد . اغلب پژوهشگران از جمله (هنری فیلد) بر آنند که سومری ها مظاهر تمدن خود را از ناحیه جنوب شرقی دریای مازندران که در آنجا گنجینه ای از اشکال و سفال سومری کشف شده با خود به جلگه بین النهرین آورده اند . در پهلوان نامه گیل گمش از قول پروفسور آمده است : این گونه می توان گفت که ریشه نژادی سومریان با آریائی های کوهپایه نشین کوهستان های خاوری همگن باشد و افسانه های کهن این مردم نیز اشاره به کوچ آنان از فرازهای سخت به سوی آبرفت های زندگی بخش بین النهرین می کند زبان گویش گیلکی وابسته به زبانهای آریائی است که قرنها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است . گویش گیلکی خود به دو شاخه کلی گیلکی رشتی و لاهیجانی تقسیم می شود . شاید بتوان رودخانه سفید رود را مرز مشخص کننده محدوده های این دو گویش محسوب کرد . مردم گیلان در آغاز به خدایان متعدد اعتقاد داشتند و در زمان ساسانیان بیشتر مردم گیلان زرتشتی شدند . در روزگار قباد گروهی از گیلانیان به این ایین گرویدند . جنگهای خونینی بین دیلمیان و اعراب باعث شد تا مردم گیلان کم کم با اعتقادات اعراب آشنا شوند و به دین اسلام بگروند . اقليم سرزمين گيلان به آب و هواي معتدل خزري معروف است . كوهستان تالش با جهت شمالي ، جنوبي و كوهستان البرز با امتداد غربي - شرقي ، مانند سدي از عبور بخار آب درياي خزر و بادهاي مرطوب شمال غربي به داخل ايران جلوگيري ميكند و به علّت ارتفاع زياد موجب بارندگيهاي فراوان در استان گيلان ميشود . تبخير گسترده درياي مازندران ضمن افزايش رطوبت هوا در تابستان و كاهش آن در زمستان ، ميانجامد . از اين رو ، يخ بندان زمستاني در نواحي كنارهاي دريا بسيار كم گزارش شده است . ميزان بارندگي در استان گيلان به بادهاي مرطوبي بستگي دارد كه در زمستان از شمال غرب در بهار از شرق و در تابستان و پاييز از غرب ميوزند . اين بادها ، هواي مرطوب دريا را به سوي جلگه گيلان ميرانند و موجب بارندگيهاي فراوان و طولاني ميشوند . در سال 1375 ، ميزان بارندگي در رشت ۴/1015 ميليمتر و تعداد روزهاي يخبندان سالانه آن 20 روز و روزهاي باراني آن 156 روز گزارش شده است . متوسط حداقل دماي رشت 3/۶ درجه سانتيگراد و متوسط حداكثر دماي آن 9/20 درجه ثبت شده است .

استان تهران
منطقه تهران که در شمال غرب فلات مرکزی ایران قرار گرفته از زمان های دور و ادوار پیش از تاریخ منطقه ای مسکونی بوده و رد پای فرهنگهای پیش از تاریخی را در گوشه و کنار آن می توان سراغ گرفت . دشت تهران حراقل از نیمه دوم هزاره دوم تا به امروز مسکونی بوده است . از زمانی که شهر تهران در سال 1200 ه.ق توسط آقا محمدخان قاجار به پایتختی ایران برگزیده شد تا به امروز حوادث بی شماری را به خود دیده است . استان تهران با 18956 كيلومتر مربع مساحت در شمال فلات مركزي ايران قرار گرفته است . اين استان از شمال به استان مازندران ، از جنوب به استان قم ، از شرق به استان سمنان و از غرب به استان قزوين محدود شده است . ابر شهر تهران مركز شهرستان و مركز استان تهران و پايتخت جمهوري اسلامي ايران است . براساس آخرين تقسيمات كشوري ، شهرستانهاي تهران ، دماوند ، ري ، ساوجبلاغ ، شميرانات ، شهريار ، ورامين ، اسلامشهر و كرج مجموع شهرستانهاي استان تهران را تشكيل ميدهند . بلندترين نقطه استان تهران قله دماوند با 5678 متر ارتفاع و پستترين قسمت آن با 790 متر ارتفاع از سطح دريا ، دشت ورامين در جنوب شرقي استان است . رشته كوه البرز ، در شمال سوادكوه و فيروزكوه در شمال شرقي ، لواسانات ، قره داغ و شميرانات ، كوههاي حسن آباد و نمك در ناحيه جنوب و بي بي شهربانو و القادر در جنوب شرقي و ارتفاعات قصر فيروزه در شرق قرار گرفتهاند . جمعیت استان تهران در سال 1379 در حدود 11.647.103 نفر برآورده شده است . از این تعداد 10.159.768 نفر در نقاط شهرری (23/87 درصد کل استان) و 1.487.335 نفر در مناطق روستائی (77/12 درصد کل استان) زندگی می کنند . نرخ رشد جمعیت بین سالهای 70 تا 73 در کل استان 7/2 درصد ، در مناطق شهری ، 8/3 درصد و در مناطق روستایی 7/3 درصد بوده است . در توزیع شهرستانی جمعیت ، بیش از نیمی از جمعیت استان در شهرستان تهران ساکن هستند (73/57 درصد جمعیت کل استان) و شهرستان کرج با 1.120.543 نفر (62/9 درصد کل جمعیت استان) در مرتبه دوم قرار دارد . بالاترین نرخ رشد جمعیت بین سالهای 70 تا 73 را شهرستان شهریار با 8/11 درصد داشته است . فرهنگ و تاريخ تهران امروزي كه در رديف بزرگترين و پرجمعيتترين شهرهاي جهان قرار دارد ، فراز و نشيبهاي تاريخي فراوان داشته است . «طهران» كه زماني قريهاي بيش نبود ، امروز به تهران بزرگ با بيش از يازده ميليون نفر جمعيت تبديل شده است . اين شهر در سال 1200 هجري قمري به پايتختي ايران برگزيده شد . از آن تاريخ به بعد به مركز سياسي ، اداري ، اقتصادي ، فرهنگي و هنري كشور تبديل شد . در طول 200 سال گذشته دانشمندان ، نويسندگان ، هنرمندان و شاعران بزرگي در تهران زندگي ميكنند يا زندگي كرده و مرحوم شدهاند . در هر حال تهران امروزي به مركز بزرگ تحولات تاريخي و فرهنگي تبديل شده است . نژاد تمدن هایی که در حوزه استان تهران از دیرباز وجود داشته اند نشانه هایی از سکونت و پیدایش تمدنهای این منطقه را نشان می دهند در این میان (چشمه علی) ری که مربوط به 6200 سال قبل است از اهمیت ویژه ای برخوردار است . گروهی که بیش از 6000 سال پیش در این حوزه ساکن بودند از اولین اقوام و نژادهای بومی منطقه محسوب می شوند تمدنی که توسط این اقوام در چشمه علی ری متولد شد و رشد کرد بسیار قدرتمند بود و با نفوذ به خارج از حوزه چشمه علی مانند ساکنان تپه سیلک ، قره تپه شهریار ، موشلان تپه اسماعیل آباد ، تپه حصار دامغان و تپه آنو و نمازگاه در ترکستان و شرق ایران تا بلوچستان ، کم کم توانست بر دیگر اقوام تأثیر گذارد و آنها را جذب قدرت و عظمت خود نماید . زبان اصلی مردم تهران و استان تهران ، فارسی است . اما در بعضی نقاط زبانهای محلی نیز دیده می شود که در مجموع از لهجه های فارسی محسوب میشوند . به طور کلی زبان و گویشهای دیگری مانند آذری ، گیلکی ، لری ، مازندرانی و .... نیز به دلیل مهاجرت ها به ان افزوده شده است . براساس سرشماری 1365 در حدود 1/98 درصد از جمعیت استان به زبان فارسی تکلم می کنند که این نسبت در نقاط شهری 3/98 و در نقاط روستایی 8/96 درصد است . آثار پیدا شده از عهد قدیم در ری و پهنه تهران بزرگ نشان دهنده اعتقادات مزداپرستی و زردشتی گری ساکنان منطقه و آداب و رسوم رایج در میان آنهاست . با ظهور اسلام و فتح ری در سال 22 ه . ق اندک اندک مردم منطقه به دیانت اسلام گرایش یافتند و از همان آغاز با پیدایش فرق و مذاهب گوناگون در اسلام شیعه و سنی در کنار هم زندگی کرده اند . استان تهران در نواحي كويري و جنوب گرم و خشك ، در نواحي پايكوهي سرد و نيمه مرطوب و در نواحي مرتفع سرد با زمستانهاي طولاني است . گرمترين ماههاي سال در مرداد و شهريور با متوسط دماي 30-28 درجه و سردترين ماه سال دي ماه با يك درجه سانتي گراد گزارش شده است . دماي شهر تهران در زمستان معتدل و در تابستان گرم است بخش شمال تهران و شميرانات در تابستان نيز معتدل است . ميانگين بارندگي سالانه استان تهران در حدود 400 ميلي متر گزارش شده است . بيشترين بارش سالانه در ماههاي زمستان روي ميدهد بطور خلاصه ميتوان گفت سراسر ماههاي بهار و تابستان و حتي در ماه پاييز دامنههاي جنوبي البرز بويژه در نواحي كوهستاني ، درهاي ، رودخانهاي و سواحل درياچههاي پشت سدهاي بزرگ امير كبير ، لتيان و لار و درياچههاي طبيعي جابان و تار از ارزش تفرجگاهي قابل توجهي برخوردار است . همچنين در تمام طول زمستان نواحي شمالي استان تهران به علت پوشش برفي سنگين به ويژه در دامنهها و شيبهاي البرز جنوبي ، شرايط مساعدي را براي ورزشهاي زمستاني از جمله اسكي فراهم ميآورد .

استان زنجان
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است . زنجان ، ابهر و خدابنده شهرستان هاي استان زنجان را تشكيل ميدهند . استان زنجان از دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است . مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شمالي شهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد . در ناحيه جنوبي زنجان ، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعات قيدار در جنوب محدود ميشود . در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است . در آبان ماه 1375، استان زنجان 900890 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است . تاريخ و فرهنگ استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است . آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد) در اين منطقه شناسايي شده است . استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . ارزيابي آثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه ، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد . بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق.م تا قرن هفتم ميلادي) ، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد . ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كه با مراسم تدفين اموات ارتباط داشت ، در كليه قبور اين دوره كشف شده است . طبق مدارك آشوريها ، اين منطقه در قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها و گوتيهاي دامنههاي زاگرس ارتباط داشتهاند . سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است . در دوران اشكانيان و ساسانيان ، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود . از مهمترين اثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود . دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري) با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود . متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اين منطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان ، سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي ، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است . يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است . اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد ، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده ، سلطانيه به بزرگترين پايتخت دولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد . به فرمان اولجاتيو ، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن ، قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است . در زمان اولجاتيو ، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري قمري ، منطقه زنجان نيز ، در فتنه تيمور لنگ بشدت تخريب شد . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب و آغا محمدخان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است . استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي ، دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل دارد و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزان بارندگي آن نيز بالا گزارش شده است . ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است . مدت ماههاي خشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم ، مهمترين بادهاي استان هستند . فصل بهار و تابستان ، مناسبترين زمان سفر به اين استان است .

استان سمنان
استان سمنان با 95815 كيلومتر مربع وسعت در شرق استان تهران قرار دارد . سمنان ، شاهرود ، دامغان و گرمسار چهار شهر معروف اين استان ميباشند . استان سمنان در دامنههاي جنوبي سلسله جبال البرز واقع شده كه ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش مييابد و به دشت كوير منتهي ميشود . اين استان به دو بخش كوهستاني و دشتهاي پايكوهي تقسيم ميشود . نواحي كوهستاني آن توانهاي معدني و گردشگاهي مناسبي دارد و دشتهاي پايكوهي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در ميان خود جاي داده است . استان سمنان در سال 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت داشته است كه 1/61 درصد آن شهرنشين و ۴/38 درصد آن روستانشين بوده است . شهر سمنان مركز استان سمنان و شهر شاهرود از نظر جمعيت بزرگترين شهر استان است . نسبت جنسي جمعيت استان 105 ميباشد . استان سمنان از يادگارهاي تقسيمات شانزده گانه اوستايي دوران باستان است . در تمام دوره مادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است . ناحيه سمنان در دورههاي بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخي قومس (كومش) به شمار ميآمد اين استان با قدمتي بيش از دو هزار سال ، بستر جنگها ، شكستها و پيروزيهاي بيشماري بوده است . جاده ابريشم از وسط استان سمنان عبور ميكرده است و آثار متعدد تاريخي از جمله كاخها ، عمارات ، قلعهها ، كاروانسراها ، آب انبارها ، برجها و باروها و ... در اين استان به جا ماندهاند . كاخهاي آغا محمد خان و فتحعلي شاه در دامغان ، قصرهاي شاه عباس ، عينالرشيد و حرمسراي سلطنتي در گرمسار ، عمارت دختر ناصرالدين شاه در دامغان قلعههاي سارو ، كوشمغان و پاچنار در سمنان ، قلعههاي لاسگرد و بنكوه در گرمسار و ... از جمله اين آثار ديدني و تاريخي است . استان سمنان اماكن و بناهاي مذهبي و زيارتي متعددي را در خود جاي داده است . مسجد سلطاني ، مسجد جامع ، مسجد تاريخانه دامغان ، مسجد جامع بسطام و ... از آن جمله هستند . استان سمنان از نظر جاذبههاي طبيعي يكي از مناطق جالب توجه ايران است . حواشي رودخانهها ، چشمههاي آب معدني و طبيعي ، تفرجگاهها ، جنگلها و فضاهاي سبز ، مناطق حفاظت شده ، قلهها و ارتفاعات ، غارها و جاذبههاي ويژه كويري از جمله اين عناصر زيباي طبيعي هستند . استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي مردم ، كانون گوناگوني هاست . انجام مراسم مربوط به اعياد ملي و مذهبي ، ازدواج و همسر گزيني ، سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير كنشهاي فرهنگي مردم عليرغم تفاوتهاي محسوسي كه با ساير نقاط با هم دارند ، بسيار ديدني و جالب توجه است . اين استان مهد شعرا و دانشمنداني همچون منوچهري دامغاني ، ابن يمين فرومدي ، فروغي بسطامي ، يغمايي جندقي ، ذوقي بسطامي و عارفان و دانشمنداني چون بايزيد بسطامي ، شيخ ابوالحسن خرقاني ، شيخ علاءالدوله سمناني ، شيخ سكاك و بيبي منجمه سمناني بوده است . از مشاهير متاخر نيز ميتوان به حاج علي سمناني ، فيض سمناني ، ذبيح الله صفا و علي معلم اشاره كرد . از آداب و رسوم قابل ذكر اهالي استان سمنان ميتوان به نپوشيدن جامه سياه در هنگام عزاداري اشاره كرد . اين موضوع ظاهراً نمايانگر انزجار مردم اين ديار از پرچم سياه عباسيان است . آب و هواي استان سمنان در نواحي كوهستاني سرد ، در دامنه كوهها معتدل و در حواشي كوير گرم است . آب و هواي شهر دامغان به علت وزش بادهاي شديد شمالي و بارندگيهاي ناشي از بادهاي نواحي گرگان و مازندران زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد . شهر سمنان تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل دارد . آب و هواي شاهرود در قسمتهاي شمالي سرد و در قسمتهاي مركز معتدل و در قسمتهاي جنوبي گرم است . شهر گرمسار تابستانهاي بسيار گرم و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني دارد . گرمسار در ناحيه صحرايي و خشك قرار دارد .

استان خوزستان
استان خوزستان با مساحتي بالغ بر 64664 كيلومتر مربع در جنوب غربي ايران واقع شده است . براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان خوزستان عبارتند از : آبادان ، انديمشك ، اهواز ، ايذه ، باغملك ، بندر ماهشهر ، بهبهان ، خرمشهر ، دزفول ، دشت آزادگان ، رامهرمز ، شادگان ، شوش ، شوشتر و مسجد سليمان . استان خوزستان از نظر ناهمواريها به دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تقسيم ميشود . ناحيه جلگهاي خوزستان در قسمت جنوب و غرب استان از آبرفتهاي رودهاي كارون ، كرخه و جراحي تشكيل شده است . ناحيه كوهستاني خوزستان در قسمت شمال و شرق استان واقع شده و جزء بخش جنوبي رشته كوه زاگرس ميباشد . استان خوزستان در سال 1375 ، حدود 3746700 نفر جمعيّت داشت كه از اين تعداد 52/62 درصد در نقاط شهري و 51/36 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . استان خوزستان يكي از كهنترين كانونهاي تمدن بشري است كه قدمت آن در شوش به 6000 سال پيش ميرسد . در هزاره چهارم قبل از ميلاد دولت مقتدر عيلام در شوش پايه گذاري شد و در هزاره اوّل پيش از ميلاد ، توسط آشوريان منقرض گرديد در سال 640 ق.م شوش به دست آشوريها تسخير و به دو بخش تقسيم شد . قسمت شمالي يعني "انزان" به دست پارسها افتاد كه از مدّتها پيش در اين ناحيه مسكن گزيده بودند و قسمت جنوبي آن به تصرف آشور درآمد . در سال 538 ق.م كوروش هخامنشي به بابل لشكر كشيد و سرزمين عيلام را تصرف كرد و شهر شوش را به عنوان يكي از پايتختهاي هخامنشي برگزيد . داريوش در سال 521 ق.م شوش را مورد توجه قرار داد و در آن كاخ باشكوهي به نام "هديش" احداث كرد . با حمله اسكندر دوران اوج و شكوه سلطنت خيره كننده هخامنشيان به پايان رسيد . پس از اسكندر دولت سلوكي به قدرت رسيد . در سال 187 قبل از ميلاد در اثر ضعف دولت سلوكي ، پارس و خوزستان متحد شد و از دولت سلوكي جدا شدند مهرداد اوّل اشكاني (164 - 140 ق.م) شاه سلوكي را در جنگي شكست داد و شخصي از خاندان اشكاني را به حكومت خوزستان منصوب كرد . با قدرت گرفتن ساسانيان اين ناحيه به صورت خيره كنندهاي رو به عمران و آبادي گذاشت . حكومت ساساني بناهاي زيادي در اهواز ، شوشتر و شمال انديمشك ايجاد كرد . پس از شكست ايران بدست عربهاي مسلمان حكومت خوزستان به دست خلفاي اموي و عباسيان افتاد . در اواسط سده سوم ه.ق دولت عباسيان رو به انحطاط گذاشت . يعقوب ليث از سيستان علم استقلال برافراشت و سرانجام در شوش و شوشتر استقرار يافت . در سال 326 ه.ق معزالدوله ديلمي كرمان و خوزستان را تصرف كرد . از سال 443 ه.ق تا سال 845 ه.ق به ترتيب خوارزمشاهيان ، خاندان شلمه افشار ، اتابكان فارس ، آل مظفر ، آل جلاير ، تيموريان بر تمام يا قسمتي از خوزستان حكومت كردند در سال 845 ه.ق جنبش مذهبي مشعشعيان در اين نواحي شكل گرفت . پادشاهان صفوي چندين بار براي سركوب مشعشعيان و افشار لشكر كشيدند . نادرشاه افشار در سال 1142 ه.ق روانه خوزستان شد . پس از درگذشت كريمخان زند خوزستان دچار هرج و مرج شد . در زمان فتحعلي شاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسيم شد پس از جنگ ايران و انگليس در سال 1273 ه.ق تا چهل سال خوزستان آرام بود . در اين زمان عشاير عرب به چند بخش تقسيم شده و هر بخش شيخي جداگانه داشت . طي 80 سال گذشته استان خوزستان - غير از دوران جنگ تحميلي عراق بر ايران - همواره توسعه يافته و امروزه يكي از نواحي استراتژيك ايران به حساب ميآيد . استان خوزستان در مناطق كوهستاني و مرتفع تابستانهاي معتدل و زمستانهاي سرد و در نواحي كوهپايهاي آب و هواي نيمه بياباني دارد . در نواحي پست و جلگهاي به طرف جنوب و جنوب شرقي خصوصيات آب و هوا از نيمه بياباني به بياباني كنارهاي تبديل ميشود . زمستانهاي اين ناحيه ، كوتاه و معتدل و تابستانهاي آن طولاني و گرم است . خوزستان تحت تأثير سه نوع باد قرار دارد : اوّل ، جريان سرد نواحي كوهستاني كه در زمستان به طرف خليجفارس ميوزد و هواي سردي را همراه ميآورد . دوّم ، بادهاي ساحلي كه گاهگاهي در تابستان از طرف خليج فارس همراه با رطوبت زياد و گرما به سوي جلگهها ميوزد و به باد شرجي معروف است . سوم ، بادي است كه از طرف عربستان به نام "سموم" ميوزد و هميشه مقداري غبار خاك و شن همراه دارد و هنگام عبور از روي خليج فارس رطوبت زيادي را در خود ذخيره ميكند .





















