
استان کرمانشاه
پیشینه تاریخی شواهد و مدارک باستان شناختی نشان می دهد این منطقه از اولین زیستگاههای انسان به شمار می رفته و یکی از مراکز مهم جمعیتی در زاگرس میانی محسوب می شده است تمامی ادوار زندگی انسان از عهد حجر تا دوره های تمدنی پیش از تاریخ و سپس تا تشکیل حکومتهای بزرگ سیر تحول خود را در این محدوده طی کرده است . در هزاره چهارم ق . م استان کرمانشاه یکی از مراکز مهم تجاری و بازرگانی است . بازرگانان این منطقه با بازرگانان شوشی و بین النهرینی داد و ستد و تبادل کالا داشتند . در دوره ساسانی ، استان کرمانشاه بیش از هر دوره دیگری از اعتبار و رونق خاصی برخوردار بود . شهر یاران ساسانی به علت نزدیکی این منطقه به پایتخت آنها یعنی تیسفون ایام تابستان را در قصرهای ییلاقی این منطقه می گذراندند . موقعيت جغرافيايي استان كرمانشاه با مساحتي معادل 434,24 كيلومتر مربع در غرب ايران واقع شده است . براساس آخرين تقسيمات اداري و كشوري در سال 1375، شهرستانهاي استان كرمانشاه عبارتند از : اسلام آباد غرب ، پاوه ، جوانرود ، سرپل ذهاب ، سنقر ، صحنه ، قصر شيرين ، كرمانشاه ، كنگاور ، گيلان غرب و هرسين . اين استان از شمال به استان كردستان ، از جنوب به استانهاي لرستان و ايلام ، از شرق به استان همدان و از غرب به كشور عراق محدود شده است . جمعیت استان براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 ، جمعیت استان کرمانشاه بالغ بر 1778596 نفر است و حدود سه درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می دهد . از این تعداد 35/59 درصد در نقاط شهری و 30/39 درصد در نقاط روستایی زندگی می کنند و بقیه غیر ساکن هستند . از جمعیت این استان 14/4 درصد در گروه سنی 65 ساله و بیشتر قرار دارند . 14/55 درصد بین 15 تا 64 ساله و 71/40 درصد کم تر از 15 ساله هستند . تاريخ و فرهنگ اقوام مهاجر "گوتي يا كاسي" در هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد در كوهساران زاگرس سكونت داشتند و سرانجام بين النهرين را تصرف كردند . به استناد كتيبههاي بابل ، آشور و عيلام ، طوايفي به نامهاي لولوبي ، گوتي ، فايري ، آمودا و پارسفوا نيز در دامنههاي زاگرس ساكن بودهاند . لولوبيها يا لولوها اجداد لرها محسوب ميشوند و در زمانهاي گذشته در ذهاب ، شهرزور و سليمانيه زندگي ميكردهاند . براي نخستين بار نام ماد به صورت "آمادهاي" در حملات آشوريان به نواحي كردستان فعلي ذكر گرديده است . بنابراين ميتوان دريافت كه از هزار سال قبل از ميلاد قوم ماد در دامنههاي زاگرس سكونت داشته است . غير از مادها ، دو طايفه ديگر به نام پارسها و كردها نيز در شمار ساكنان دامنههاي زاگرس ذكر شده است . ساخت شهر كرمانشاه به بهرام ، شاه ساساني منسوب است كه در روزگار پدر فرمانروايي ايالت كرمان را داشت و بدين جهت به «كرمانشاه» لقب يافته بود . كرمانشاه پس از شكست ايرانيان در نهاوند به تصرف عربها درآمد . در قرن چهارم هجري قمري سلسله كوچكي از اكراد به نام حسنويه در ولايت غرب استقلال يافتند . مؤسس اين سلسله ، نزديك 50 سال حكمفرمايي كرد و قلعه بزرگ سرماج را در مجاورت دينور به عنوان مقر و محل دفاين و نفايس خود قرار داد . در سال 441 ه . ق سلطان طغرل سلجوقي صد هزار سپاهي به تسخير قلعه سرماج فرستاد و پس از 4 سال آن را تسخير كرد . در دوره سلجوقيان ، كرمانشاه شهري آباد بود و خليفه عباسي براي مقابله با مسعود سلجوقي بدين شهر لشكر كشيد . در دوره مغول و در حمله هلاكو به بغداد ، اين شهر آسيب فراوان ديد . اين منطقه در دوره تيموريان ، در شمار بلاد همدان به شمار ميآمد و در قرون نهم و دهم هجري ، بارها مورد تهاجم عثمانيها قرار گرفت . به گفته سياحان خارجي ، در روزگار صفويه ، كرمانشاه شهري پرنعمت و آباد بود و كاروانسراها و پلهاي متعدد داشت . خاصه آن كه به علّت علاقه شديد صفويه به اماكن متبركه و اهميّت ارتباطي آن با كربلا و نجف ، اين شهر رونق فراوان يافت . در زمان حكومت نادر ، قلعه قديمي شهر ويران و قلعهاي ديگر ساخته شد . كريمخان زند ، كرمانشاه را تصرف كرد و بالاخره كرمانشاه در عهد قاجار مركز ولايات غرب و والينشين شد . محمّد علي ميرزاي دولتشاه ، فرزند فتحعليشاه ، براي مقابله با عثمانيها در شهر كرمانشاه استقرار گرفت . مردم استان كرمانشاه همانند ديگر شهرهاي ايران ، در جنبش مشروطيت ، نقش فعالي داشتند . كرمانشاه در جنگهاي جهاني اوّل و دوم به تصرف قواي بيگانه درآمد . كرمانشاه امروزي استاني آباد است و مركز آن شهر كرمانشاه ميباشد . استان كرمانشاه از مناطق كردنشين سرزمين ايران است . زبان كردي از خويشاوندان نسبي زبان فارسي است و مشابهتهاي فراوان با قواعد دستوري و ديگر خصوصيات زبان فارسي دارد . زبان كردي گويشهاي متفاوتي دارد كه از مهّمترين آنها ميتوان به گويشهاي كلهري ، اورامي ، سوراني (جافي) ، لكي و گويش فارسي اشاره كرد . نژاد مردم استان كرمانشاه آريايي است . بر بستر خصوصيات قومي ، نژادي ، زباني و باورهاي مذهبي مردم كرمانشاه نظام فرهنگي مردم استان شكل گرفته و شاعران و نويسندگان مشهوري از آن برخواستهاند . نژاد کردهای کرمانشاه همچون کردهای کردستان آریایی تبار و از ساکنان قدیم فلات ایران هستند . در متون سومری و آشوری برخی از ساکنان زاگرس را (کرتی) (کارتی) و (کارد) یاد کرده اند و در منابع ارمنی واژه (کردوخ) بر آنها اطلاق شده است . برخی نیز بر این اعتقادند که این قوم یکی از شعبه های نژاد آریایی است که در هزاره دوم ق . م وارد ایران شدند و در کوه های زاگرس سکنی گزیدند . زبان اهالی کرمانشاه کردی است . زبان کردی که شاخه ای از زبان شمال غربی ایرانی میانه است . به دلیل داشتن ادبیات مکتوب اهمیت خاصی دارد . با این حال از زبانهای دیگر از جمله زبانهای عربی ، ارمنی ، ترکی و فارسی لغات بسیار در آن راه یافته است . سابقه تاریخی کردها موجب پیدایش گویشهای بی شماری شده است که برخی از آنها عبارتند از : گویش کردی کلهری ، گویش کردی اورامی ، گویش کردی سورانی ، گویش لکی مذهب اکثر قریب به اتفاق جمعیت استان کرمانشاه را مسلمانان شیعه تشکیل می دهند و در صدر نیز خواهران و برادران اهل تسنن هستند . گروهی نیز زیر پوشش بدعتهای دینی با نام اهل حق با حفظ آداب و مناسک و معتقدات دین کهن ایران باستان یعنی زردشتی و همچنین با التقاطی از اسلام به حیاط دینی خود ادامه میدهند . آب و هوا استان كرمانشاه در معرض جبهههاي مرطوب مديترانهاي قرار دارد كه در برخورد با هواي سرد ارتفاعات زاگرس ، به برف و باران تبديل ميشوند . در استان كرمانشاه چهار اقليم متفاوت قابل تشخيص است اوّل : "زمستان ملايم و تابستان گرم و خشك" كه شهرستانهاي قصرشيرين ، سرپل ذهاب و دهستان از گله در جنوب غربي جوانرود را شامل ميشود . دوّم : "زمستان و تابستان خنك" كه شهرستانهاي پاوه و جوانرود و بخش كرند از توابع شهرستان اسلامآباد غرب را در بر ميگيرد . سوم : اقليم "نيمه خشك و استپي خنك" كه شهرستانهاي سنقر و دهستان پشت دربند از توابع شهرستان كرمانشاه را در برميگيرد . چهارم : اقليم "نيمه خشك و استپي گرم" كه شهرستانهاي كنگاور صحنه و هرسين را شامل ميشود . به طور كلي استان كرمانشاه از نظر آب و هوايي به دو منطقه گرمسير (غرب) و سردسير در ساير نواحي تقسيم ميشود بادهاي مهّم استان كرمانشاه عبارتند از : "بادهاي غربي" كه رطوبت نسبي اقيانوس اطلس و مديترانه را به قلمرو اين استان منتقل ميكند و موجب بارندگي ميشود . اين باد بيشتر در فصلهاي زمستان و بهار ميوزد . "بادهاي شمال" كه در فصل تابستان ميوزند و در اعتدال آب و هواي بخشي از استان و كاهش گرماي آن مؤثراند و "باد سام يا سموم" كه تنها در منطقه نوار مرزي ميوزد و هواي آن را در تابستانها بسيار گرم و غير قابل تحمل ميسازد و زيانهاي بسياري به بار ميآورد .

استان مازندران
استان مازندران ۶۴۵۴۶ كيلومتر مربع مساحت دارد و از اين نظر يازدهمين استان ايران است . براساس آخرين تقسيمات سياسي و اداري در سال 1375 ، شهرستانهاي استان مازندران عبارتاند از : بهشهر ، ساري ، قائمشهر ، بابل ، بابلسر ، آمل ، نور ، تنكابن ، رامسر ، محمود آباد ، نكا ، چالوس ، نوشهر و سوادكوه . شهرستان ساري مركز استان مازندران است . درياي مازندران (خزر) در شمال ، استان تهران و سمنان در جنوب و استانهاي گيلان و گلستان به ترتيب در غرب و شرق استان مازندران قرار گرفتهاند . استان مازندران از نظر طبيعي به دو قسمت جلگه ساحلي و كوهستاني تقسيم ميشود . رشته كوههاي البرز مانند ديواري مرتفع نوار ساحلي و جلگهاي كنارهاي درياي خزر را محصور كرده است . در اثر نسيم مداوم دريا و بادهاي محلي در سواحل جنوبي و شرقي درياي خزر ، تپههاي ماسهاي تشكيل شده و سدي طبيعي و كم ارتفاع بين دريا و جلگه پديد آمده است . اين استان در سال 1375 ، حدود 2206800 نفر جمعيّت داشته است كه از اين تعداد حدود ۴۶ درصد در نقاط شهري و ۵۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . درباره تاريخ باستاني استان مازندران اطلاع زيادي در دست نيست و اساساً وضعيت اقليمي مانع ماندگاري ابنيه و آثار تاريخي شده است . در جلگههاي ساحلي مازندران آثار معتبري از ادوار قبل از اسلام به دست نيامده و حتي از شهرهاي معتبر صدر اسلام هم به جز آمل ، ساري و لاهيجان يادگاري به جا نمانده است . بعد از غلبه آرياييها و مهاجرت بوميان ، ساكنان جديد پس از مدّتها زير فرمان هخامنشيان قرار گرفتند . در سال 30 هجري قمري ، در زمان خلافت عثمان ، «سعدبن عاص» حاكم كوفه سواحل طبرستان ، رويان و دماوند را به تصرف خود در آورد . در زمان خلافت ابوجعفر منصور (158 - 136 ه.ق) دوّمين خليفه عباسي ، مردم طبرستان براي چندين بار سر به شورش برداشتند . سرانجام در سال ۱۶۷ هجري قمري ونداد هرمز سلسله مستقلي در طبرستان تأسيس كرد . در سال 426 هجري قمري ، سلطان مسعود غزنوي از طريق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات فراواني به آن سامان وارد آورد . در سال 606 هجري قمري طبرستان به دست سلطان محمّد خوارزمشاه تصرف شد . سپس مغولان بر اين ناحيه حكومت كردند و سرانجام توسط تيموريان بساط حكمراني آنان برچيده شد . بعد از درگذشت امير تيمور ، سادات مرعشي (850 - 807 ه.ق) به مازندران برگشتند و بعنوان اميران باج گزار اين نواحي سلطنت كردند و در زمان سلطنت شاه عباس اوّل بطور كلي قدرت سادات مرعشي از بين رفت . با برچيده شدن بساط حكمراني حكومت ملوك الطوايفي طبرستان كه تا سال 1006 هجري قمري ادامه داشت ، امنيت اين منطقه به وسيله شاه عباس اوّل و سلاطين بعدي سلسله صفوي تأمين گرديد . در زمان نادرشاه براي مقابله با دشمنان ، به ويژه دشمنان شمالي و روسها ، در مازندران يك كارخانه كشتيسازي داير گرديد . در زمان فتحعلي شاه قاجار ، به منطقه سرسبز و دلانگيز مازندران ، به عنوان يك منطقه استراحتي - تفريحي توجه گرديد . در زمان سلطنت پهلوي منطقه مازندران مانند ساير مناطق كشور از راههاي ارتباطي برخوردار شد . شرايط مناسب محيطي و آب و هواي معتدل ، چشم اندازهاي زيباي طبيعي و نزديكي آن به تهران اين استان را به محل استراحت و تفريح بخش اعظم مردم كشور درآورده است . استان مازندران علاوه بر مردم بومي ، اقليتهاي بلوچ ، ترك ، كرد ، لر ، افغان ، گرجي و ارمني را نيز در خود جاي داده است كه هنوز كاملاً با اكثريت محلي تركيب نشده و بسياري از خصايص قومي و فرهنگي خود را حفظ كردهاند . از جمله بعضي تيرههاي ترك كه در قرون گذشته به منظور جلوگيري از هجوم تركمنها به اين نواحي كوچانيده شدهاند ، هم اكنون در مازندران حضور دارند . زبان طبري يا مازندراني ، بازمانده زبان ايرانيان قديم (پارسي ميانه) است كه ديرتر و كمتر از ساير زبانها تحت تأثير زبانهاي بيگانهاي چون مغول ، عربي و تاتاري قرار گرفته است . زبان مازندراني با لهجههاي مختلف در تمامي نواحي استان متداول است . ادبيات فولك مردم استان مازندران بسيار غني و جالب توجه است . دانشمندان و شاعران مشهوري از اين استان برخاستهاند كه از آن ميان به نيما شاعر معروف معاصر ايران و مازندران ميتوان اشاره كرد . استان مازندران تحت تأثير عرض جغرافيايي ، سلسله جبال البرز ، ارتفاع از سطح دريا ، دوري و نزديكي به دريا ، بيابانهاي جنوبي تركمنستان ، وزش بادهاي محلي و ناحيهاي و پوشش گياهي و جنگلي قرار دارد . به همين جهت آب و هواي مازندران در كانونهاي مختلف جغرافيايي متفاوت و گوناگون است و انواع آن عبارتند از : آب و هواي معتدل خزري ، كه تابستانهاي گرم و مرطوب و زمستانهاي معتدل و مرطوب دارد . آب و هواي معتدل كوهستاني ، كه زمستانهاي سرد با يخبندان و تابستانهاي معتدل و كوتاه دارد . آب و هواي سرد كوهستاني ، كه يخبندانهاي طولاني و زمستانهاي سرد و تابستانهاي كوتاه و خنك دارد . ريزشهاي جوي نواحي كوهستاني غالباً به صورت برف است كه تا اواسط دوره گرما نيز دوام ميآورد .

استان خراسان جنوبی
استان خراسان جنوبى ، با مساحتى معادل 90000 كيلومتر مربع در شرق ايران قرار دارد . اين استان از شمال به خراسان رضوى ، از شرق به كشور افغانستان ، از جنوب شرقى به استان سيستان و بلوچستان ، از جنوب غربى به استان كرمان و از غرب به استان يزد محدود مي باشد . خراسان جنوبى 4 شهرستان دارد كه عبارتند از : بيرجند ، قاينات ، سربيشه و نهبندان . براساس آخرين آمار (1375) جمعيت اين استان 600000 نفر برآورد شده است . خراسان جنوبى در گذشته بخشى از سرزمين قهستان (معرب كوهستان) بود . قهستان در گذشته به ولايات جنوب خراسان اطلاق مى شد ، كه از شمال شرق تا هرات و از غرب و جنوب تا كوير لوت و سيستان امتداد داشت و مركز آن «قاين» بود . در روايات اساطيرى بناى قهستان را به سام ابن نريمان نسبت داده اند و آن را بخشى از قلمرو فريدون پيشدادى مى دانند . در اين منطقه روستاهايى با نام هاى سلم آباد ، فريدون ، گيو و ... وجود دارند كه مؤيد اين روايات هستند . براساس كتيبه هاى به جا مانده از دوره هخامنشى و به گفته بعضى از مورخان يونانى ، قهستان سكونت گاه قوم ساگارت ، از اقوام آريايى بود . هرودوت مورخ يونانى مى نويسد : آن ها در رديف اقوام شرقى هستند و از سكنه ساتراپ چهاردهم هخامنشيان به شمار مى روند . از اواخر قرن پنجم هجرى قهستان به يكى از مراكز مهم فعاليت فرقه اسماعيليه به رهبرى حسن صباح تبديل شد . زيرا از آنجايى كه اين ناحيه از موقعيت مناسب اقليمى و طبيعى برخوردار نبود و مورد بى توجهى حكومت هاى مركزى بود ، براى فعاليت هاى فرقه اسماعيليه داراى شرايط مساعدى بود . لذا ، بعد از منطقه الموت ، قهستان به مهم ترين مركز فعاليت اسماعيليان تبديل شد ، كه قلمروى در حدود ترشيز (كاشمر) تا نه (نهبندان) را در برمى گرفت . صفويان ، كه به امر تجارت اهميت زيادى مى دادند ، باعث رونق و گسترش تجارت در اين منطقه شدند و همچنين امنيت نسبتاً پايدارى در آن حوالى ايجاد كردند . در آن زمان بيرجند ، كه قصبه اى بيش نبود به عنوان حاكم نشين قاينات برگزيده شد و خاندان اميريه علم كه خود را به حازم بن خزيمه منتسب مى كردند ، در رأس آن قرار گرفتند و بعدها در كليه تحولات صفحات شرقى و جنوب شرقى ايران نقش فعالى را ايفا نمودند . خراسان جنوبى تا 1383، بخشى از استان پهناور خراسان بود ، ولى در اين سال براساس تقسيمات جديد كشورى ، از آن منفك شد و خود مستقلاً به استان مجزايى تبديل گرديد . استان خراسان جنوبى ، ناحيه اى خشك و گرم است ، كه از نظر موقعيت طبيعى به دو منطقه كوهستانى و دشتى تقسيم مى شود . مناطق كوهستانى عمدتاً در شمال و شمال شرقى آن قرار دارند ، و مناطق دشتى و هموار آن در قسمت هاى جنوب ، غرب و جنوب شرقى قرار گرفته اند . استان خراسان جنوبى جزو ناحيه گرم و خشك محسوب مى شود و بيش تر نواحى آن اقليمى خشك دارد و تنها نواحى كوهستانى آن از آب و هواى معتدل برخوردار است . آب و هواى استان را مى توان به شرح زير تقسيم بندى نمود : آب و هواى نيمه بيابانى معتدل ، كه مناطق شمالى و شمال شرقى استان را در برمى گيرد . آب و هواى گرم و خشك بيابانى ، كه مناطق جنوب و غرب استان را در برمى گيرد . بيش ترين درجه حرارت استان در تابستان ها 40 درجه سانتى گراد بالاى صفر و كم ترين آن در زمستان ها 10 درجه زير صفر است . متوسط بارندگى استان نيز در حدود 200 ميليمتر در سال است .

استان خراسان شمالی
استان خراسان شمالى 28434 كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه ، اسفراين ، بجنورد ، جاجرم ، شيروان و فاروج مجموع شهرستانهاى اين استان هستند . مركز استان خراسان شمالى ، شهرستان بجنورد است . استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم ميشود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشتهاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشتها و تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است . استان خراسان شمالى در سال 1375 ، حدود 700000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . استان خراسان شمالى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرتها و حكومتها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومتهاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره ميشد كه به او «پادگوسبان» ميگفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره ميكردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم ميشد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده ميشد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغولها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاهها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند . استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته ميشود . نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند . برخى مناطق بجنورد ، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمتهايى از شهرستانهاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است .

استان یزد
استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین است . در بعضی از منابع بنای اولیه برخی از شهرهای این استان چون (میبد) را به سلیمان پیغمبر ، (یزد) را به ضحاک و اسکندر مقدونی و (ابرکوه) را به ابراهیم پیغمبر نسبت داده اند . این بیانگر قدمت و دیرینگی پیشینیه تاریخی و فرهنگی سرزمین و مردم این دیار است . مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود در این استان نیز به سهم خود گویای این پیشینه تاریخی است . آثاری چون دست افزارهای سنگی بدست آمده از دره های شیرکوه ، نگاره های روی تخت سنگ کوه ارنان ، تکه سفالهای منقوش نارین قلعه میبد – متعلق به دوره ایلامی ، غارهای استان و آثار معماری و شهر سازی باستانی و ... نشان می دهد مدنیت یزد ، در چهار کانون باستانی (مهریز و فهرج) ، (یزد) ، (رستاق و میبد) و (اردکان) متمرکز بود . پژوهشگران این منطقه را که در مسیر شاهراه های باستانی (ری – کرمان) و (پارس – خراسان) قرار داشت ، جزء سرزمینهای دور دست مادها شمرده اند . سلسله ها و حکامی که بر یزد حکومت کردند عبارتند از : قباد انوشیروان ، یزدگرد اول ، ساسانیان ، آل کاپویه ، اتابکان ، مغولان ، آل مظفر ، تیموریان ، صفویان ، افشاریان و قاجاریه . استان يزد با 120000 كيلومتر مربع وسعت در مركز ايران قرار دارد و براساس آخرين تقسيمات كشوري ، داراي هفت شهرستان به نامهاي ابركوه ، اردكان ، بافق ، تفت ، مهريز ، ميبد و يزد است . استان يزد در سال 1375حدود 800000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 15/75 درصد در نقاط شهري و 85/24 درصد در نقاط روستايي ساكن بودهاند . شهر يزد پرجمعيتترين شهر و مركز سياسي - اداري استان يزد است . استان يزد در قلمرو سلسله جبال مركزي ايران واقع شده و از پستي و بلندي و چالهها و كفههاي كويري متعددي تشكيل شده است . اين ناهمواريها مشتمل بر تپههاي پاي كوهي ، دشتها ، بيابانها ، نواحي كويري و تپههاي ماسهاي است . در استان دو رشته كوه متمايز از هم وجود دارد . اولي بخشي از كوههايي است كه در جهت شمال غربي - جنوب شرقي از مركز ايران عبور ميكنند و به كوههاي مركزي ايران معروف هستند . دومي شامل رشته كوههايي است كه در مناطق مركزي ، شمالي و شرقي استان قرار دارند . رشته شيركوه كه مانند ديواري قسمتهاي مركزي استان را از بخش غربي آن (چاله ابرقو) جدا ميكند ، همواره از برف و يخ پوشيده شده و در تامين آب شهرهاي يزد ، تفت و مهريز نقش مهم و اساسي دارد . جمعیت استان یزد در حال حاضر بالغ بر 890000 نفر است که 1/4 درصد از جمعیت کل کشور را به خود اختصاص می دهد . از کل جمعیت استان 78 درصد را جمعیت شهری و 22 درصد را جمعیت روستائی تشکیل می دهد . به دلیل وجود بیابانها و کویرهای وسیع تراکم جمعیت در سطح استان کم است . سرزمين يزد جلوههايي از باشكوهترين و درخشانترين ميراث فرهنگي و تمدن كهن ادوار مختلف تاريخي ايران را در خود جاي داده است . تاريخ سكونت انسان در اين خطه از هزاره سوم پيش از ميلاد فراتر رفته است ، به طوري كه در عهد پيشداديان طوايف در حال كوچ از بلخ به پارس ، اين سرزمين را يزدان ، ناميدند و از آن زمان به بعد يزد محل عبادت شد . از مهمترين مراكز اسكان اوليه اين سرزمين به مهرپادين (مهريز) فهرشان ، پهره (فهرج) ، خورميش ، ادر (اردكان) ، شواز ، قلاع موبدان (ميبد) ، طرنج ، عقدا و اشكذر ميتوان اشاره كرد . شهر يزد به عنوان محلي پاك و مقدس در رأس تمام آباديهاي مزبور قرار داشته است . درههاي سرسبز و مناطق ييلاقي ، چشمه سارها ، ارتفاعات و قلهها ، غارها ، حيات وحش و شكارگاهها و به ويژه جاذبههاي كويري از خصوصيات جالب توجه طبيعت يزد است كه برخي از آنها جزء تفرجگاههاي مهم مردم استان به شمار ميآيد . استان يزد از لحاظ كنشهاي فرهنگي نيز جالب توجه است . اين منطقه از لحاظ رفتارهاي فرهنگي مردم كانون گوناگونيهاست و در اين بين خصوصيات فرهنگي زرتشتيان از پيشينه تاريخي درخشاني برخوردار است . زرتشتيان طبق آئين زرتشت مراسم ويژهاي را در روزهاي معيني از سال برگزار ميكنند كه از ديدگاه جهانگردي براي افراد مسلمان و پيروان ساير اديان جالب توجه و ديدني است . نژاد مردم استان یزد از نژاد آریادی و ایرانی هستند و به علت موقعیت جغرافیائی ویژه این استان ، از آمیختن با نژادهای غیر ایرانی تا اندازه ای مصون مانده اند . در روزگار باستان و آغاز مدنیت و آبادی در این سامان نژادهای دیگری در این ناحیه می زیستند و با نژادهای اصلی آن درآمیختند . این آمیزش بی گمان بعدها در سرگذشت اجتماعی ، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران تازه رسیده آریائی نیز تأثیر بسیار داشته است . در نیمه هزاره دوم پیش از میلاد آریائی ها به فلات مرکزی ایران از جمله منطقه یزد که در دل این فلات قرار دارد ، روی آوردند . در دوره های بعد نیز ، گروه های عرب ، ترک ، مسیحی و کلیمی به این منطقه آمدند . در سده اخیر نیز اعراب مهاجر به این استان آمده و در آن ساکن شدند . مردم استان یزد به زبان فارسی رایج ، با پاره ای ویژگی های گویشی سخن می گویند . برخی ویژگیهای گویشی در میان شهرستانهای این استان محسوس است . زبان شناسان نیم زبانهای جدید ایرانی را به دو دسته باختری و خاوری تقسیم کرده اند . لهجه یزدی جزء نیم زبانهای مرکزی دسته باختری است که در بخش باختری فلات ایران ، تا حدود مرزهای ایران رواج دارد . در بیشتر نیم زبانهای مرکزی از جمله لهجه شیرین یزدی اثر آمیختگی کمتری با زبان عربی دیده میشود . زرتشتیان یزد به زبان نیاکان خویش ، زبان فارسی دری سخن می گویند . زبان زرتشتیان یزد به دلیل پاره ای عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آمیختگی بسیار با زبان فارسی پیدا کرده ، به طوری که آهنگ ناتوان شدن و حتی فراموش شدن آن روز به روز تندتر میشود . مذهب پیش از ورود مسلمانان به ایران ، مردم استان یزد نیز مانند مردم سایر نقاط ایران زرتشتی بودند . با انقراض حکومت ساسانیان در نیمه نخست سده اول ه . ق مردم بیشتر نقاط ایران از جمله استان یزد نیز به دین اسلام گرویدند ؛ ولی برخی از آنان با پرداخت جزیه ، آیین خود را حفظ کردند و زرتشتی باقی ماندند . قریب به اتفاق مردم استان یزد ، مسلمان و پیرو شیعه جعفری هستند . استان يزد به دو علت اساسي خشك است . اول آنكه بر روي كمربند خشك جهاني واقع شده و ديگر آنكه از درياهاي آزاد عمان و خليجفارس و درياچههاي داخلي و بادهاي رطوبتزاي دريايي بسيار دور است . عامل مهم اعتدال نسبي آب و هواي يزد كه قابليت زيست نسبتاً مناسبي به آن بخشيده است ، ارتفاعات مهمي است كه در اطراف آن پديد آمده و به طور موضعي در بهبودي هواي استان اثر ميگذارند و لذا مناطقي با ارتفاع بيش از 2500 متر از اعتدال و رطوبت نسبي بيشتري برخوردار هستند . متوسط دماي هواي استان 9/18 درجه سانتيگراد است . حداكثر مطلق دما در تيرماه برابر 43 و حداقل آن در ديماه برابر 2/7 درجه سانتيگراد ميباشند . به استثناي منطقه كوهستاني شيركوه ، ساير نقاط استان يزد اقليم گرم و خشك و بياباني دارد كه از غرب و جنوب غربي به طرف شمال شرقي و شرق خشكتر ميشود .

استان همدان
استان همدان یکی از استانهای ایران است . مرکز این استان ، شهر باستانی و کهن همدان است که هرودوت بنای آن را در سدهٔ هشتم پیش از میلاد در دوران مادها بهدست دیاکو ذکر کرده است . مادها این شهر را هگمتانه نامیدند و همدان صورت جدید هگمتانه است . استان همدان از لحاظ جمعیت ، چهاردهمین و از لحاظ مساحت ، بیست و سومین استان کشور محسوب میگردد . جمعیت آن بر پایه سرشماری سال 1390 بالغ بر ١٧۵٨٢۶٨ نفر بوده است . بزرگترین شهرهای این استان عبارتند از : همدان ، نهاوند ، ملایر . استان همدان با 19٬493 کیلومتر مربع وسعت ، از سمت شمال به استانهای زنجان و قزوین ، از سمت جنوب به استان لرستان ، از سمت شرق به استان مرکزی و از سمت غرب به استانهای کردستان و کرمانشاه محدود شده است . این استان بین مدارهای 33 درجه و 59 دقیقه تا 35 درجه و 48 دقیقهٔ عرض شمالی از خط استوا و 47 درجه و 34 دقیقه تا 49 درجه و 36 دقیقهٔ طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته و شامل 9 شهرستان ، 25 بخش ، 27 شهر ، 73 دهستان و 1120 روستا است .مرکز استان همدان شهر همدان است و دارای شهرستانهای زیر می باشد : اسدآباد ، بهار ، تویسرکان ، رزن ، فامنین ، کبودرآهنگ ، ملایر ، نهاوند ، همدان . استان همدان در سال 1352 از استان کرمانشاه جدا و به استان تبدیل شد . زبان اکثریت مردم استان همدان فارسی است و زبان مرکز استان و زبان مرتبط استان نیز فارسی میباشد . اما بعلت همجواری با استان های لرستان ، کردستان و زنجان دارای گویشورانی از زبان های لری ، کردی و ترکی نیز می باشد . در استان همدان زبانها و گویشهای گوناگونی رایج است که فارسی ، ترکی ، لری و لکی و کردی از مهمترین آنها به شمار میروند . فارسی زبانان بیشتر ساکنان مرکز استان (شهر همدان) را تشکیل میدهند و از قدیمیترین مردم این منطقه محسوب میشوند که از دوران مادها در این سرزمین اسکان یافتهاند . در شمال ، غرب و شرق استان (562 روستا) به زبان ترکی ، در مرکز استان (شهر همدان) بیشتر به زبان فارسی ، در جنوب استان (2۵۵ روستا) به زبانهای لری و لکی و در غرب و شمال غرب استان (159 روستا) به زبان کردی تلکم میشود .بر پایه نظرسنجی که در سال 1389 به سفارش شورای فرهنگ عمومی کشور تهیه شد که نمونههای این پزوهش در کل کشور از میان ساکنان 288 شهر و حدود 1400 روستای سراسر کشور انتخاب گردیدند ، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان همدان به قرار زیر بود : 24٫3 فارس (23٫۴% مرد، 2۵٫۴% زن) ، 58٫9 ترک (۶1٫2% مرد، ۵۶٫۶% زن) ، 10٫3 کرد (10٫1% مرد، 10٫۶% زن) ، ۰٫3 عرب (۰٫۵% زن) ، ۰٫۳ بلوچ (۰٫۵% زن) ، ۵٫۴ لُر (۴٫8% مرد، ۵٫8% زن) ، ۰٫3 سایر و ۰٫3 بدون جواب بودند .






.jpg)
.jpg)
.jpg)








