
استان زنجان
استان زنجان كه آنرا «فلات زنجان» نيز مينامند در ناحيه مركزي شمال غرب ايران واقع شده است . زنجان ، ابهر و خدابنده شهرستان هاي استان زنجان را تشكيل ميدهند . استان زنجان از دو منطقه كوهستاني و جلگهاي تشكيل شده است . مناطق كوهستاني آن كه اغلب قلل مرتفع دارند در نواحي شمالي شهرستان زنجان قرار دارند و مناطق جلگهاي يا دشتهاي آن نيز ساير نقاط استان را در بر ميگيرد . در ناحيه جنوبي زنجان ، دشت آبرفتي نسبتاً مسطح و وسيعي وجود دارد كه به ارتفاعات سلطانيه در شمال و ارتفاعات قيدار در جنوب محدود ميشود . در استان زنجان رودخانههاي متعددي جريان دارند كه مهمترين و پرآبترين آنها رودخانه «قزل اوزن» است . در آبان ماه 1375، استان زنجان 900890 نفر جمعيت داشته است كه از اين تعداد 62/47 درصد در نقاط شهري و 37/52 درصد در نقاط روستايي سكونت داشته و بقيه غير ساكن بودهاند . نسبت جنسي جمعيت استان 3/101 است . تاريخ و فرهنگ استان زنجان يكي از نواحي تاريخي سرزمين ايران است . آثار دوران پيش از تاريخ (هزاره هفتم تا اوايل هزاره سوم قبل از ميلاد) در اين منطقه شناسايي شده است . استقرارهاي انساني منطقه ايجرود زنجان در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد حكايت از شكوفايي و تداوم تمدن فلات مركزي ايران در اين ناحيه دارد . ارزيابي آثار نقوش سياهرنگ در روي سفالهاي نخودي مكشوفه ، ارتباط و ادامه تمدنهاي تپه حصار دامغان ، تپه سيلك كاشان و ايجرود زنجان را نشان ميدهد . بارزترين آثار دوره تاريخي (هزاره دوّم ق.م تا قرن هفتم ميلادي) ، نوعي سفال خاكستري رنگ سياه است كه با همزماني مهاجرت اقوام آريايي به اين منطقه مطابقت دارد . ظروف سفالي قوري مانند با لوله نسبتاً بلندي كه با مراسم تدفين اموات ارتباط داشت ، در كليه قبور اين دوره كشف شده است . طبق مدارك آشوريها ، اين منطقه در قرن نهم ق. م «آنديا» نام داشته و به احتمال ضغيف اقوام ساكن آن با اقوام لولوبيها و گوتيهاي دامنههاي زاگرس ارتباط داشتهاند . سكههاي دريك و ريتون كه در خدابنده كشف شده از آثار دوران حكومت هخامنشي است . در دوران اشكانيان و ساسانيان ، درههاي زنجان رود و قزل اوزن از رونق بيشتري برخوردار بود . از مهمترين اثر اين دوران ميتوان به آتشكده تشوير اشاره نمود . دوران اسلامي (از قرن هفتم تا نوزدهم ميلادي برابر قرن اول تا چهاردهم هجري) با فتح ايران در زمان خلافت عثمان آغاز ميشود . متون و آثار موجود نشان ميدهد كه اين منطقه در سراسر دوران اسلامي به ويژه در قرون چهارم تا هشتم هجري قمري در دوران حكومت لنگريان ، سلجوقيان و ايلخانيان از شكوفايي اقتصادي ، فرهنگي و هنري جالب توجهي برخوردار بوده است . يكي از دلايل انتخاب سلطانيه به پايتختي ، رونق اقتصادي اين منطقه در قرون هفتم و هشتم هجري قمري بوده است . اين منطقه در حمله مغول آسيب فراوان ديد ، ولي در دوره سلطان محمد خدابنده ، سلطانيه به بزرگترين پايتخت دولت ايلخاني و سرزمين اسلامي تبديل شد . به فرمان اولجاتيو ، بارويي به دور سلطانيه كشيده و در وسط آن ، قلعه بزرگي ساخته شد . اولجاتيو گنبد بزرگي بعنوان مقبره خود بنا كرد كه همان گنبد معروف خدابنده است . در زمان اولجاتيو ، شهر سلطانيه بعد از تبريز يكي از مهمترين شهرهاي ايلخانان بود پس از انقراض حكومت ايلخاني به دست سربداران در قرن نهم هجري قمري ، منطقه زنجان نيز ، در فتنه تيمور لنگ بشدت تخريب شد . در دوران حكومت صفويه و قاجاريه ، بويژه در دوران حكومت شاه طهماسب و آغا محمدخان قاجار ، رونق نسبي اقتصادي و فرهنگي در زنجان برقرار بوده است . استان زنجان تحت تأثير ناهمواريها و تماس غير مستقيم با تودههاي هواي مرطوب غربي و شمالي ، دو نوع آب و هواي متفاوت دارد : آب و هواي كوهستاني زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل دارد و آب و هواي گرم و نيمه مرطوب منطقه طارم عليا تابستانهاي گرم و زمستانهاي ملايم دارد و رطوبت و ميزان بارندگي آن نيز بالا گزارش شده است . ميزان بارندگي در بهار و زمستان بيشتر از ساير فصول است . مدت ماههاي خشك استان نسبتاً زياد و بادهاي سرمه (مه) و گرم ، مهمترين بادهاي استان هستند . فصل بهار و تابستان ، مناسبترين زمان سفر به اين استان است .

استان مرکزی
استان مركزي با 29530 كيلومتر مربع مساحت ، حدود 82/1 درصد از مساحت كل كشور را در برگرفته است . شهرستانهاي استان عبارتند از : آشتيان ، اراك ، تفرش ، خمين ، دليجان ، ساوه ، سربند و محلات . شهرستان اراك مركز استان مركزي است . اين استان از شمال به استانهاي تهران و قزوين ، از غرب به استان همدان ، از جنوب به استانهاي لرستان و اصفهان و از شرق به استانهاي قم و تهران و اصفهان محدود است . استان مركزي در قلمرو شرقي تقاطع دو رشته كوه البرز و زاگرس واقع شده است . ناهمواريهاي اين استان را قسمتهايي از كوههاي مركزي و پيشكوههاي داخلي زاگرس تشكيل ميدهد . پستترين نقطه استان دشت جنوب ساوه با 1200 متر ارتفاع و بلندترين نقطه آن قلّه شهباز با 2288 متر ارتفاع در رشته كوههاي راسوند ميباشد . اين استان در سال 1375 ، حدود 1228800 نفر جمعيت داشت كه از اين تعداد 1/57 درصد در نقاط شهري و 9/42 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . باستناد منابع تاريخي ، استان مركزي در هزاره اول قبل از ميلاد جزو ايالات ماد بزرگ بود كه بتمام قسمت مركزي و غربي ايران را در بر ميگرفته و از كانونهاي قديم استقرارهاي انساني در فلات ايران به شمار ميرود . در زمان سلوكيان اين منطقه ، مخصوصاً قسمت شمالي آن (دهستان خورهه) مورد توجه حكام يوناني قرار گرفت . در زمان خسرو پرويز - پادشاه ساساني - ايران به چهار بخش به نامهاي باختر (شمال) ، خورآبان (مشرق) ، نيمروز (جنوب) و خوربران (مغرب) تقسيم ميشد . استان مركزي در قلمرو خوربران قرار داشت . در قرون اوليه اسلامي اين منطقه به نام ايالت جبال يا قهستان تغيير نام داد . اين منطقه در قرن دوم هجري قمري همراه با همدان ، ري و اصفهان به نام عراق عجم معروف شد . در آغاز قرن چهارم هجري قمري ، خورهه به عنوان يكي از شهرهاي معروف ايالت جبال بود . در اواخر همين قرن تفرش به عنوان كانون درجه اول شهري و محلات ، خورهه و خمين به عنوان كانونهاي مبادله درجه دوم مطرح بودند . شهرهاي مذكور در دوره صفوي نيز آباد و فعال بودند . در دوره قاجار هسته مركزي اراك فعلي روي به آباداني نهاد . در چند دهه اخير با توسعه راهآهن و احداث كارخانجات متعدد ، به مرور چهره اين منطقه عوض شد و بعد از تقسيمات جديد كشوري و ايجاد استان تهران و مركزي ، اين استان به مركزيت اراك به وجود آمد . استان مركزي به لحاظ فرهنگي و مذهبي يكي از كانونهاي اصلي تربيت و پرورش انديشمندان ، شعرا ، عرفا ، سياستمداران و بزرگان مذهب شيعه است . از مشاهير ادبي و فرهنگي اين سرزمين ميتوان به فخرالدين عراقي ، اديب الممالك فراهاني ، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام ، عباس اقبال آشتياني ، ميرزا تقي خان اميركبير ، قائم مقام فراهاني ، پرفسور محمود حسابي ، حضرت آيت الله العظمي امام خميني (ره) ، حضرت آيت الله العظمي اراكي (ره) ، حضرت آيت الله آقا نورالدين حسيني (ره) ، ملا احمد نراقي (ره) ، ملا مهدي نراقي (ره) ، حضرت آيت الله حاج آقا محسن عراقي (ره) و بسياري از علماي طراز اول ، مورخين ، سياستمداران ، شعرا ، عرفا و انديشمندان اشاره كرد . استان مركزي داراي آب و هواي نيمه بياباني ، معتدل كوهستاني و سرد كوهستاني است . اين استان تحت تأثير جريان فشار زياد آسياي مركزي ، برف و سرماي زياد ، جريان فشارهاي اقيانوس هند همراه با طوفانهاي گرد و خاك ، جريان اقيانوس اطلس و درياي مديترانه همراه با رطوبت و باران قرار دارد . به علت تنوع آب و هوايي ، ميزان رطوبت هوا و باران نيز در شهرستانهاي استان متفاوت است . ريزشهاي جوي در مناطق كوهستاني ، اغلب به صورت برف و در مناطق كم ارتفاع بيشتر به صورت باران ظاهر ميشود . شمال استان در ناحيه سربند جزو كم بارانترين نواحي و ارتفاعات شازند در جنوب غرب ، از پر بارانترين مناطق استان بشمار ميآيند . استان مركزي از ارديبهشت تا شهريور دماي مناسبي براي سفر و جهانگردي دارد .

استان سمنان
استان سمنان با 95815 كيلومتر مربع وسعت در شرق استان تهران قرار دارد . سمنان ، شاهرود ، دامغان و گرمسار چهار شهر معروف اين استان ميباشند . استان سمنان در دامنههاي جنوبي سلسله جبال البرز واقع شده كه ارتفاع آن از شمال به جنوب كاهش مييابد و به دشت كوير منتهي ميشود . اين استان به دو بخش كوهستاني و دشتهاي پايكوهي تقسيم ميشود . نواحي كوهستاني آن توانهاي معدني و گردشگاهي مناسبي دارد و دشتهاي پايكوهي آن نيز شهرهاي بسيار قديمي ايران را در ميان خود جاي داده است . استان سمنان در سال 1370 حدود 457 هزار نفر جمعيت داشته است كه 1/61 درصد آن شهرنشين و ۴/38 درصد آن روستانشين بوده است . شهر سمنان مركز استان سمنان و شهر شاهرود از نظر جمعيت بزرگترين شهر استان است . نسبت جنسي جمعيت استان 105 ميباشد . استان سمنان از يادگارهاي تقسيمات شانزده گانه اوستايي دوران باستان است . در تمام دوره مادها و هخامنشيان جزو ايالت بزرگ پارت يا پرتو به شمار ميرفت و در زمان ساسانيان نيز اهميت ويژهاي داشته است . ناحيه سمنان در دورههاي بعد از اسلام جزو سرزمين تاريخي قومس (كومش) به شمار ميآمد اين استان با قدمتي بيش از دو هزار سال ، بستر جنگها ، شكستها و پيروزيهاي بيشماري بوده است . جاده ابريشم از وسط استان سمنان عبور ميكرده است و آثار متعدد تاريخي از جمله كاخها ، عمارات ، قلعهها ، كاروانسراها ، آب انبارها ، برجها و باروها و ... در اين استان به جا ماندهاند . كاخهاي آغا محمد خان و فتحعلي شاه در دامغان ، قصرهاي شاه عباس ، عينالرشيد و حرمسراي سلطنتي در گرمسار ، عمارت دختر ناصرالدين شاه در دامغان قلعههاي سارو ، كوشمغان و پاچنار در سمنان ، قلعههاي لاسگرد و بنكوه در گرمسار و ... از جمله اين آثار ديدني و تاريخي است . استان سمنان اماكن و بناهاي مذهبي و زيارتي متعددي را در خود جاي داده است . مسجد سلطاني ، مسجد جامع ، مسجد تاريخانه دامغان ، مسجد جامع بسطام و ... از آن جمله هستند . استان سمنان از نظر جاذبههاي طبيعي يكي از مناطق جالب توجه ايران است . حواشي رودخانهها ، چشمههاي آب معدني و طبيعي ، تفرجگاهها ، جنگلها و فضاهاي سبز ، مناطق حفاظت شده ، قلهها و ارتفاعات ، غارها و جاذبههاي ويژه كويري از جمله اين عناصر زيباي طبيعي هستند . استان سمنان از لحاظ آداب و رسوم و كنشهاي فرهنگي مردم ، كانون گوناگوني هاست . انجام مراسم مربوط به اعياد ملي و مذهبي ، ازدواج و همسر گزيني ، سوگها و عزاهاي خصوصي و مذهبي و ساير كنشهاي فرهنگي مردم عليرغم تفاوتهاي محسوسي كه با ساير نقاط با هم دارند ، بسيار ديدني و جالب توجه است . اين استان مهد شعرا و دانشمنداني همچون منوچهري دامغاني ، ابن يمين فرومدي ، فروغي بسطامي ، يغمايي جندقي ، ذوقي بسطامي و عارفان و دانشمنداني چون بايزيد بسطامي ، شيخ ابوالحسن خرقاني ، شيخ علاءالدوله سمناني ، شيخ سكاك و بيبي منجمه سمناني بوده است . از مشاهير متاخر نيز ميتوان به حاج علي سمناني ، فيض سمناني ، ذبيح الله صفا و علي معلم اشاره كرد . از آداب و رسوم قابل ذكر اهالي استان سمنان ميتوان به نپوشيدن جامه سياه در هنگام عزاداري اشاره كرد . اين موضوع ظاهراً نمايانگر انزجار مردم اين ديار از پرچم سياه عباسيان است . آب و هواي استان سمنان در نواحي كوهستاني سرد ، در دامنه كوهها معتدل و در حواشي كوير گرم است . آب و هواي شهر دامغان به علت وزش بادهاي شديد شمالي و بارندگيهاي ناشي از بادهاي نواحي گرگان و مازندران زمستانهاي سرد و تابستانهاي معتدل دارد . شهر سمنان تابستانهاي گرم و زمستانهاي معتدل دارد . آب و هواي شاهرود در قسمتهاي شمالي سرد و در قسمتهاي مركز معتدل و در قسمتهاي جنوبي گرم است . شهر گرمسار تابستانهاي بسيار گرم و زمستانهاي نسبتاً سرد و باراني دارد . گرمسار در ناحيه صحرايي و خشك قرار دارد .

استان قزوین
استان قزوين از نظر جغرافيايي ، مانند پلي پايتخت كشور را به مناطق شمالي و غربي كشور متصل ميكند كه طي نيم قرن اخير به يكي از قطبهاي مهم توسعه كشور تبديل شده است . استان قزوين در سال 1375 از استان تهران منفك شد و همراه با شهرستان تاكستان از استان زنجان به عنوان استان قزوين در تقسيمات كشوري جاي گرفت . شهرستان قزوين و تاكستان محدوده سياسي - اداري اين استان را تشكيل ميدهند . در سال 1375 استان قزوين 968257 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 11/57 درصد در نقاط شهري و 89/42 درصد در نقاط روستايي سكونت داشتهاند . نسبت جنسي جمعيت استان برابر 101 است . استان قزوين از نظر موقعيت طبيعي به دو بخش كوهستاني و دشتي تقسيم ميشود . منطقه كوهستاني آن در شمال استان قرار دارد و درههاي البرز نيز در دامنههاي جنوبي آن كشيده شدهاند . آب و هواي استان قزوين در نواحي شمال سرد و در نواحي جنوب معتدل است . و لذا در نواحي شمالي زمستان سرد و پربرف با تابستان معتدل و در نواحي دشتي ، زمستان نسبتاً سرد و تابستان گرم دارد . قدمت و سابقه تاريخي منطقه قزوين به دوران حكومت مادها در قرن نهم پيش از ميلاد ميرسد . در آن زمان ناحيه قزوين مورد تاخت و تاز اقوام مختلف از جمله ديالمه طبرستان قرار ميگرفت . قزوين در اوايل دوران اسلامي محل استقرار نيروهاي فاتح عرب بود و در اوايل دوره صفوي به پايتختي انتخاب شد . در دوره قاجار و معاصر نيز به دليل نزديكي به تهران از كانونهاي مهم حكومتي محسوب ميشد . شخصيتهاي برجسته ادبي و اجتماعي مانند عبيد زاكاني ، علامه قزويني ، علامه دهخدا و عارف قزويني از شاعران تواناي دوران مشروطيت از اين شهر برخاستهاند .

استان خراسان شمالی
استان خراسان شمالى 28434 كيلومتر مربع مساحت دارد . آشخانه ، اسفراين ، بجنورد ، جاجرم ، شيروان و فاروج مجموع شهرستانهاى اين استان هستند . مركز استان خراسان شمالى ، شهرستان بجنورد است . استان خراسان شمالى از نظر موقعيت طبيعى به دو بخش شمالى و جنوبى تقسيم ميشود . بخش شمالى كوهستانى است كه در نواحى پست آن ، دشتهاى حاصلخيزى ايجاد شده و شرايط مناسبى براى توسعه كشاورزى و دامدارى فراهم آمده است . بخش جنوبى آن از دشتها و تپه هاى كم ارتفاع تشكيل شده كه با فقر پوشش گياهى مواجه است . استان خراسان شمالى در سال 1375 ، حدود 700000 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد حدود 56 درصد در نقاط شهرى و 43 درصد در نقاط روستايى سكونت داشته و بقيه غير ساكن يا عشاير بوده اند . استان خراسان شمالى ، كه در گذشته بخشى از خراسان بزرگ بود ، همواره عرصه دايمى ظهور و سقوط قدرتها و حكومتها در تاريخ گذشته ايران بوده است . در اين سرزمين پهناور اقوام و حكومتهاى ترك و تازى و تاتار ، غز و قجر و قبچان ، مغول ، تركمن و افغان حوادثى بى شمار آفريده اند . جغرافيدانان قديم ، سرزمين ايران بزرگ (ايرانشهر) را به هشت اقليم تقسيم كرده بودند كه خراسان بزرگترين و آبادترين اقليم آن بوده است . اين استان در زمان ساسانيان بوسيله يك اسپهبد اداره ميشد كه به او «پادگوسبان» ميگفتند و چهار تن مرزبان تحت فرمان وى بودند كه هر كدام يكى از چهار قسمت خراسان آن روز را اداره ميكردند . خراسان در دوران اسلامى به چهار قسمت تقسيم ميشد كه هر قسمت آن بنام يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور ، مرو ، هرات و بلخ ناميده ميشد . در سال 31 ه.ق اعراب روانه خراسان شدند و طى همين دوره ساكنين خراسان به دين اسلام گرويدند . سرزمين خراسان تا سال 205ه.ق در تصرف خاندان بني عباس بود . ولى در سال 283 ه.ق سال 283ه.ق بدست طاهريان ، استقلال يافت و در سال 287 ه.ق جزو قلمرو سامانيان گرديد . در سال 384 ه.ق سلطان محمود غزنوى خراسان را متصرف شد و در سال 429 ه.ق طغرل اول سلجوقى نيشابور را تصرف كرد . سلطان محمود غزنوى چندين بار با سلجوقيان جنگيد و تركان غزنوى ، سلطان سنجر سلجوقى را به سختى شكست دادند . در سال 552 خراسان به تصرف خوارزمشاهيان درآمد و در قرن هفتم هجرى قمرى بر اثر حملات مغولها ، اين سرزمين ضميمه متصرفات ايلخانان مغول گرديد . در قرن هشتم هجرى ، سربداران پرچم استقلال را در سبزوار برافراشتند و در سال 873 ه.ق خراسان به تصرف امير تيمور گوركانى درآمد و شهر هرات نيز پايتخت اعلام شد . در سال 913 ه.ق خراسان به تصرف ازبكان درآمد . پس از مرگ نادرشاه افشار (1160 ه.ق) ، خراسان به تصرف افاغنه درآمد و در دوران قاجاريه با دخالت و حمايت استعمار انگليس از افاغنه به منظور حفظ سرحدات هندوستان ، سرانجام عهدنامه پاريس (1273 ه.ق) منعقد گرديد و ايران متعهد گرديد كه در امور داخلى افغانستان دخالتى نداشته باشد و در همين دوره خراسان به دو قسمت تقسيم شد : قسمت شرقى در افغانستان تحت الحمايه انگليس شد و قسمت غربى در تصرف ايران باقى ماند . به عبارت ديگر ، پرجمعيت ترين نواحى خراسان از ايران جدا شد . استان خراسان شمالى امروز از نظر جاذبه هاى طبيعى يكى از مناطق ديدنى ايران است . درياچه هاى كوچك چشمه هاى طبيعى و آب معدنى ، تفرجگاهها ، مناطق حفاظت شده ، ارتفاعات و قله ها و ... از جاذبه هاى اين منطقه به شمار مي روند . استان خراسان شمالى در ناحيه معتدل شمالى قرار گرفته و بطور كلى آب و هوايى متغير دارد . دماى هواى استان از سمت شمال به سمت جنوب افزايش مي يابد ، ولى از ميزان بارش سالانه آن كاسته ميشود . نواحى مرتفع استان آب و هواى سرد كوهستانى دارند . برخى مناطق بجنورد ، شيروان و نواحى جنوب آلاداغ و قسمتهايى از شهرستانهاى اسفراين و جاجرم داراى آب و هواى معتدل است .

استان بوشهر
استان بوشهر حدود 27۶۵3 كيلومتر مربع مساحت و 60 كيلومتر ساحل دارد و در شمال خليج فارس در جنوب ايران واقع شده و اهميت سوق الجيشي و اقتصادي قابل توجهي دارد . شهرستانهاي بوشهر ، تنگستان ، دشتستان ، دشتي ، دير ، ديلم ، كنگان و گناوه در اين استان قرار دارند و مركز سياسي - اداري آن ، شهر بوشهر است . استان بوشهر از نظر موقعيت طبيعي از دو قسمت جلگهاي و كوهستاني تشكيل شده است . قسمت جلگهاي آن در امتداد خليج فارس كشيده شده است . اكثر شهرها و مراكز جمعيتي استان در محدوده اين جلگهها استقرار يافتهاند . قسمت كوهستاني استان ، از دو رشته كوه گچترش و نوكند تشكيل شده كه در سراسر طول استان به موازات هم امتداد يافتهاند . استان بوشهر در سال 1375 حدود 743675 نفر جمعيت داشته است . از اين تعداد 05/53 درصد در نقاط شهري و 76/۴۴ درصد در نقاط روستايي سكونت داشتند و بقيه غير ساكن بودهاند . استان بوشهر به علت موقعيت استراتژيكي مناسب براي احداث پايگاه دريايي و بندرگاه ، مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار گرفته بود . در زمان هخامنشيان سرزمين بوشهر جزو ساتراپ پارس بود . خليج فارس و به تبع آن استان بوشهر ، به دليل موقعيت سوق الجيشي و اهميت اقتصادي و بازرگاني ، در طول تاريخ همواره از سوي كشورها و دولتها براي تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت سياسي مورد توجه قرار گرفته است . اولين يورش دولتهاي اروپايي به سواحل خليج فارس در سال 1506 ميلادي با حمله پرتغالي براي مقابله با تجار مصري و ونيزي صورت گرفت . در سال 1031 هجري قمري شاه عباس صفوي با انگليسيها متحد شد و دست پرتغاليها را از خليج فارس كوتاه كرد . از سال 1148 ه.ق نادر شاه بوشهر را كه دهكدهاي بيش نبود ، مورد توجه قرار داد و بوشهر را به يك بندر با اسكله كشتي سازي تبديل كرد . در اواخر سلطنت نادر شاه افشار ، ايران 23 تا 25 فروند كشتي در خليج فارس مستقر كرده بود . در دوره حكومت سلسله زند نيز اين منطقه محل كشمكشهاي سياسي بود . سلسله قاجاريه كه پس از زنديه به روي كار آمد چندان نفوذي در خليج فارس نداشت . به همين دليل رفته رفته نفوذ انگليسيها در خليج فارس بيشتر شد و زمام امور خليج فارس و درياي عمان به دست آنها افتاد و ژنرال كنسول انگليس در بوشهر مدت 20 سال بر خليج فارس حكمراني كرد . اين حكمراني تا سالهاي بعد از 1913 ميلادي نيز ادامه داشت و در جنگهايي مابين سپاه ايران و قشون متجاوز انگليسي در زمان ناصرالدين شاه روي داد . سپاه ايران در سال 1857 مغلوب شد و سلطه انگليسيها بر خليج فارس و استانهاي ساحلي كماكان ادامه يافت . اين شكست در سال 1913 ميلادي نيز كه رهبري جنبش استقلال طلبانه را رئيس علي دلواري و دليران تنگستان بر عهده داشتند ، مجدداً تكرار شد . آب و هواي استان در نوار ساحلي گرم و مرطوب و در قسمتهاي داخلي ، گرم و خشك صحرايي است . در اين استان دو فصل محسوس وجود دارد ؛ زمستان نسبتاً خنك شامل ماههاي آذر ، دي ، بهمن و اسفند و تابستان گرم و خشك كه ساير ماههاي سال را در بر ميگيرد . فصول پاييز و بهار اين استان بسيار زودگذر است . متوسط دماي سالانه استان 24 درجه سانتي گراد گزارش شده است كه بيشترين مقدار آن در تابستان با 50 درجه و كمترين مقدار آن در زمستان با ۶ درجه سانتيگراد ثبت شده است . گرماي متوسط خنكترين ماه اين استان ، در دي ماه با 15 درجه سانتيگراد گزارش شده است . در اين استان مابين دهم ارديبهشت تا دهم مهرماه (حدود 140روز) ميزان گرما به بيش از 40 درجه سانتيگراد ميرسد .







.jpg)








